چکیده:
تقطیع نهجالبلاغه همواره زمینهای را فراهم کرد تا برخی بدون توجه به سایر اجزاء، نظریههایی تقریر کرده و به نهجالبلاغه نسبت دهند. حکمت 467 نهجالبلاغه که برخی آن را در مدح خلیفه دوم ذکر کردهاند، در حوزه فضای صدور، سند و دلالت دارای چالشهای متعددی است، همچنانکه کلامی دیگر منسوب به علی (ع) در منابع اهلسنت و با معنای مشابه کلامی، نیازمند بررسی صحت و سقم این دیدگاه است؛ مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی دیدگاهها درباره هر دو کلام و بررسی آراء متعدد، این دو بیان را در راستای هم مورد ارزیابی قرار داده است و نتایج بهدستآمده بیانگر این مطلب هستند که منبع نقل سیدرضی در این دوره موجود نیست و کلام ذکر شده در مصادر اهلسنت، دارای اشکالات متعدد ضعف سندی و محتوایی است و نمیتواند مستندی برای نهجالبلاغه باشد و آنچه برخی در باب استناد کلام مذکور به نامه حضرت در جریان شهادت محمدبن ابیبکر پنداشتهاند، قابلیت استناد ندارد. از سوی دیگر کلام منسوب به عایشه با مضمون دو کلام و با توجه به دیدگاه عدهای از پژوهشگران شیعی، انتساب این سخن به علی (ع) را بهشدت دچار تردید میکند.
Nahj al-balaghah fragmentation affords always a background that some of groups report theories notwithstanding to another components to Nahj al-balaghah and put it. 467th Wisdom of Nahj al-balaghah that some of groups mention it about second caliph's praise has different contentions in area of space issuance, documentary, and brokerage. As another speech, attributed to Ali (a) in sources of Sunni and with verbal similar meaning wants to assess. This article appraise’s both speech. Consequences as follows: aforementioned source in explanation of Nahj al-balaghah of Ibn e Ab e l Hadid dos not remain in present time and this speech has different problems in weakness in contention and documentary and can't citing to the Nahj al-balaghah. Further more another speech is that attributed to Ayeshe in second caliph's praise and it doubts attributed speech to Ali (a) according to some of Shiite researchers's point of view.