چکیده:
آب،یکی از عناصرشگفتانگیز و ضروری درطبیعتاست که همواره مورد توجّهاقوام و ملّتهای مختلف بوده و هست. هندوان و ایرانیان باستان نیز آبرابسیارگرامیداشتهاند و اسطورههای فراوانی پیرامون آن شکل دادهاند. کتاب کلیلهودمنه که منشأ هندی دارد و بعدها به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاست، سرشار از این اسطورهها و افسانهها است. در این پژوهش به روش استقرایی و با توجّه به منبع قرار دادن یافتههای کارل گوستاویونگ (CarlGustavGung) روانپزشک سوئیسی و دیگر پژوهشگران در این زمینه، سعی شدهاست ویژگیهای کهنالگوی آب را ذکر و جایگاه آن را در نزد اقوام مختلف بیان نماییم. سپس مواردی را که در کتاب کلیلهودمنه میتوانند کهنالگو قلمداد شوند، ذکر نمودهایم. پس از بررسیهای انجام شده از بین ویژگیهای ذکر شده برای آب چهار مورد از آن را در کتاب کلیلهودمنه پیدا نمودیم که جنبة کهنالگویی دارند و شامل مواردی چون: 1) آبرمز حیات 2) آب رمز مرگ و ممات 3) عبور از رود تصور سمبولیک یک تغییر رویّه4)غوطهوریدرآبرمزیازتجدیدحیات، میباشند.
Water is one of the most amazing constituent of nature which has always been the center of attention among different folks
and nations. It has also been much respected for ancient Indians and Iranian, as they have created many myths around it.
Kalila and Demna which has an Indian origin and later has been translated to Persian is full of these myths. In this study,
using inductive reasoning and based on Jung’s finding and other researchers in this field, it has been tried to describe the
main characteristics of water archetype and to investigate its importance among different folks. Then, different examples in
Kalila and Demna which can be considered as archetype are introduced. Results showed that four characteristics of water
have archetypal aspects: 1) water as the secret of life, 2) water as the secret of death, 3) crossing the river is a symbolic
thought for changing a manner, and 4) immersing in water is a symbol of rebirth.
خلاصه ماشینی:
بنابراين يکي از علل گرايش و توجه ايرانيان به حکايات کليله ودمنه ، افزون بر انشاي هنرمندانه منشي، ميتوان وجود اسطوره هايي دانست که در ناخودآگاه جامعۀ مخاطبان ايراني جذاب است و ديگر اين که بسياري از اساطير در فرآيندي زماني که در آن به پيش ميروند، با اعتقادات و حکايات مردمان هر دوره تغيير ميکنند.
از جمله پژوهش هايي که در اين زمينه صورت گرفته ميتوان به : «کهن نمونۀ آب و کارکرد آن در اسطوره و حماسه » از: شريفيان و اتوني، ١٣٩٠: ١٣٠-١٠٧، «بررسي تطبيقي اسطورٔە آب در اساطير ايران و هند» از: باراني و خاني سومار، ١٣٩٢: ٧-٢٦، «بررسي و تحليل بازتاب اساطيري آب در شاهنامۀ فردوسي» از: اسحاق طغياني، رحمان قرباني، ١٣٩٠: ٦٩-٨٦، «بررسي کهن الگوي آب و درخت در شعر طاهره صفارزاده » از: ناصر نيکوبخت ، سعيد بزرگ بيگدلي، حسينعلي قبادي و صغري سلمانينژاد مهرآبادي، ١٣٩٤: ١٣٥- ١٦٤ و «همنشيني آب ، گياه و نظرگاه به دنبال کهن الگوي باغ ايراني» از: وحيد حيدرنتاج ، اسحق رضازاده ، ١٣٩٤: ٤٨-٥٥، اشاره کرد.
کتاب کليله ودمنه به دليل اين که موضوع تعليمي و از نوع فابل دارد يعني از زبان حيوانات بيان شده است و ضرورتا همۀ موجودات و حيوانات براي ادامۀ حيات خود در کنار آب زندگي مي - کنند، بنابراين ميتواند بسامد اين پديده در حکايت هاي آن فراوان باشد.
ک. نصرالله منشي، ١٣٩٢: ٢٣٨) در حکايت پيلان و خرگوش نيز چشمه اي وجود دارد که اين ويژگي آب را دارا ميباشد و نماد کهن الگوي حيات و زندگي براي خرگوشان به شمار ميرود.