خلاصه ماشینی:
طبیعی است اقتصادی که به نظام جمهوری به ارث رسیده است با وابستگی در حدود 95 درصد به درآمدهای ارزی و برخورداری از الگوی مصرفی متناسب با آن و بسیاری از مسائل و مشکلات دیگر که به تبع همان وابستگی بوجود آمده است برای اینکه در خدمت ارزشها و آرمانهای یک انقلاب مردمی درآید باید دچار تغییرات و تحولات بنیادینی بشود والا در مواجهه با تحولات اجتماعی که خصیصه تغییرات انجام شده در بافت سیاسی جامعه است، قدرت مقاومت خود را از دست خواهد داد و حداقل کارآیی آن نیز به مخاطره خواهد افتاد.
ولی هنوز مشخص نشده است که دقیقا مختصات شرایط جدید که آن را از شرایط قبل(7 سال بعد از انقلاب)متمایز میکند و باعث شده که از آن تحت عنوان«شرایط نوین»یاد شود چیست؟آیا این تفاوت صرفا همان اختلاف درآمد است با مسائل دیگری نیز در این مورد مطرح میباشد؟واژه«جدید»با توجه به چه پارامترهایی مطرح شده و برای تحقق آنچه فعالیتهایی انجام شده است؟در 7 سال گذشته،عمدتا حرکتی در جهت تغییر ساختار اقتصادی انجام نشده است و اکنون چه عواملی تضمینکننده این حرکت در این شرایط است و اساسا این چشمانداز براساس چه واقعیتهایی ترسیم شده است و...