چکیده:
شیخ مفید از عالمان برجسته و سرآمد شیعه در قرن چهارم هجری قمری است. نظر به صبغهی کلامی اغلب آثارش، بیشتر در زمره متکلمان به شمار آمده و دیدگاههای تفسیری او کمتر مورد توجه قرار گرفته؛ تمامی تفسیر قرآن توسط شیخ مفید نیز در دسترس نیست، لکن در میان برخی از آثار به جا مانده از او میتوان به مبانی و آرائ تفسیری اش دست یافت؛ برای داشتن تحلیلی درست از نظریات تفسیری و کلامی شیخ مفید، سزا است نخست مبانی او در تفسیر قرآن بیان گردد که از جمله مبانی مهم او در میان مبانی صدوری، قدسی بودن الفاظ قرآن است؛ در این نوشتار به بررسی قدسی بودن الفاظ قرآن در میان آثار شیخ مفید پرداخته شده و نتایج حاصل از آن چنین است که قدسی بودن الفاظ قرآن از منظر شیخ مفید، امری مسلّم و شامل تمامی قرآن میباشد؛ قدسی بودن ملازم الهی بودن الفاظ قرآن و سلامت نص و حکیمانه بودن آن نیز هست که در این مقاله به تحلیل تلازم آنها از منظر شیخ مفید پرداخته شده است.
Sheikh Mofid is one of the prominent and outstanding Shiite scholars in the fourth century AH. Due to the theological nature of most of his works, he is more considered a theologian, and his interpretive views have received less attention. The whole interpretation of the Quran by Sheikh Mofid is not available, but among some of his works, his interpretive principles and views can be accessed. In order to have a correct analysis of Sheikh Mofidchr('39')s interpretive and theological theories, it is necessary to, first, mention his principles in the interpretation of the Quran. One of the important principles among his emanative principles is the sanctity of the words of the Quran. This article examines the sanctity of the words of the Quran in the works of Sheikh Mofid. The results reveal that, from the perspective of Sheikh Mofid, the sanctity of the words of the Quran is an indisputable issue, and it concerns the whole Quran. The sanctity of the words of the Quran is accompanied by the soundness of the text, as well as its wisdom. The present article offers an analysis of their concomitance from the viewpoint of Sheikh Mofid.
خلاصه ماشینی:
» (همانجا) آنچه از اين گفته ي شيخ مفيد به دست ميآيد اين است کـه شـيخ مفيـد بـدون ترديـد تحريف به زياده را باطل ميداند و همه ي قرآن موجود را کلام خـدا مـي دانـد، امـا از برخـي عبارات شيخ مفيد به دست ميآيد که کلمات و يا توضيح هاي از قرآني که در دست ما وجـود دارد، بسا حذف شده وليکن اين حذف شده ها از بين نرفته و در دست حضـرت مهـدي (عج ) است ؛ سپس شيخ مفيد، علت قرار ندادن آن کلمات و احکـام را در قـرآن کنـوني، قصـور در هنگام جمع کردن آن بيان مينمايد، و دليل اين قصور را هم دو چيز بيان مينمايد: الف : شک کردن در اعتبار آنها و عدم پژوهش (براي رسيدن به حقيقت ) ب: کنار گذاشتن عمدي بعضي از آنها (همانجا، ٧٩) در ادامه شيخ مفيد مدعي ميشود که : حضرت علي (ع ) قرآن نازل شده بـر پيـامبر را از اول آن تا آخرش جمع نموده و آن را آنگونه که بايد باشد تأليف کرده و آيات مکي را بـر مدني و منسوخ را بر ناسخ مقدم نموده و همه چيز آن را در جايگـاهش قـرار داده اسـت .