چکیده:
از مهمترین مؤلفههای نظریۀ روانکاوی فروید، سازکارهای دفاعی- روانی است. به عقیدۀ وی همه مردم برای رسیدن به آرزوهایشان کوشش میکنند، اگر در رسیدن به آرمانشان ناکام شوند، دچار فشار روانی میشوند و برای رویارویی با فشار روانی، از سازکارهای دفاعی استفاده میکنند. منظومۀ جمشید و خورشید سلمان ساوجی، ظرفیتهای قابلتأمل برای بررسی سازکارهای دفاعی- روانی فروید را دارد و میتواند از دید روانکاوی، بررسی شود. در همین راستا، نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، بر آن بوده است تا از زاویۀ روانکاوی به تحلیل سازکارهای دفاعی- روانی بکار رفته در این منظومه بپردازد؛ و به این پرسش پاسخ دهد که شخصیتهای این منظومه، هنگام رویاروی با ناکامیها چه واکنشی از خود نشان میدهند؟ نتایج پژوهش نشانگر آن است، این شخصیتها نیز مانند دیگر افراد جامعه، هنگام ناکامی و پریشانی به سازکارهای دفاعی- روانی، متوسل میشوند تا آشوب و آشفتگی درونی خود را کاهش دهند.
خلاصه ماشینی:
منظومۀ جمشيد و خورشيد سلمان ساوجي، ظرفيت هاي قابل تأمل براي برر سي سازکارهاي دفاعي- رواني فرويد را دارد و ميتواند از ديد روان کاوي، بررسي شود.
اين پژوهش به دنبال آن است که نشان دهد، شخصيت هاي اين منظومه هنگام رويارويي با ناکامي و فشار روحي براي کاهش آشفتگيشان چه واکنشي از خود نشان ميدهند؟ و همچنين براي پاسخ به اين پرسش که اساساً کدام يک از سازکارهاي دفاعي – رواني در اين منظومه بروز بيشتري دارد؟ و آيا بسامد زياد يک سازکار دفاعي خاص ميتواند مفهومي ويژه اي را دربرداشته باشد؟ پيشينۀ پژوهش در زمينۀ داستان جمشيد و خورشيد، پژوهش هايي انجام شده است و در قالب مقالاتي به چاپ رسيده است .
از ميان پژوهش هايي که تاکنون درباره جمشيد و خورشيد صورت گرفته است ، ميتوان به مقالات زير اشاره کرد: «تحليل عناصر داستاني منظومۀ جمشيد و خورشيد» (ذوالفقاري و اصغري، ١٣٨٨)، «تأثير و تأثر سلمان ساوجي و حافظ شيرازي » (سازواري، ١٣٨٩)، «جمشيد در گذر از فردانّيت » (شريفي و اظهري، ١٣٩١)، «بازخوانش بينامتني منظومۀ جمشيد و خورشيد سلمان ساوجي از منظر تاريخ گرايي نو» (قاسم زاده ، ذبيح نيا و بردخوني، ١٣٩٣)، «بن مايه هاي تمثيلي- عرفاني گنوسي در منظومۀ جمشيد و خورشيد سلمان ساوجي» (رجبلو و عليمي، ١٣٩٦)، «تحليل خورشيد و جمشيد بر پايۀ نظرّيه پراپ » (واشقاني فراهاني، هاشميان و رحماني ١٣٩٣) و«بازتاب انديشه هاي صوفيانه در داستان جمشيد و خورشيد» (ميرهاشمي، ١٣٩٤).