چکیده:
کتاب حاضر، به لحاظ اهمیت و اثرگذاری، همانند کتاب استیفای حقوق زنان ولستونکرافت و جنس دوم سیمون دوبوار است. این کتاب که تلاشی برای شناسایی «مشکل بینام» به تعبیر فریدان است، تأثیر مهمی بر شکلگیری موج دوم فمینیسم داشته است. فریدان در این کتاب به بررسی عوامل ایجادکننده و پیامدهای «مشکل بینام» میپردازد و سپس راهکارهایی را برای مواجهه با این مسئله بیان میدارد. عوامل ایجادکننده، هم متاثر از نظریات علمی موجود و هم فضای گفتمانی حاکم بر جامعه امریکا در دهه پنجم قرن بیستم است. در کتاب فریدان، زنان تحت نظام معنایی آن زمان، زنانگی را به عنوان مهمترین عامل هویتبخش خود دریافته بودند و با تمام قدرت به ایفای نقشهای خانوادگی میپرداختند، اما مسئله مهم این بود که احساس رضایت از این وضعیت نداشتند و این برایشان مشکل بینام را ایجاد کرده بود. در این میان راهبرد فریدان دعوت زنان به عرصه اجتماع بود. ارزیابی کتاب نشان میدهد که نگارنده این اثر به دنبال خلق فرارویتی برای حل مسایل زنان است بدون آنکه این مسئله، مسئلهای فراگیر باشد و با تمرکز بر زن طبقه متوسط شهری، راهبردی برای تمامی زنان ارائه میدهد. روش ارزیابی کتاب براساس، تحلیل همه جوانبی است که در کتاب به آن اشاره شده است.
Friedan’s book is one of the most important feminist works in importance and impact, as well as the Waltoncroft Women’s Rights and the Second Gender of Simon de Beauvoir. This book, an attempt to identify the “anonymous problem” as Friedan describes it, has had a significant impact on the formation of the second wave of feminism. In this book, Friedan examines the causative factors and consequences of the “anonymous problem” and then presents his solution to this problem. The factors causing this problem are both influenced by existing scientific theories and the dominant discourse of American society in the fifth decade of the 20th century. Friedan states that women under the semantic system of that time had perceived femininity as the most important factor in their identity and had been able to perform family roles with all vigor, but the important issue was that they were not satisfied with the situation and that this problem was not satisfying for them. In fact, this book seeks to invite women into the public sphere and enjoy the same social benefits as men. The book’s evaluation shows that the author of this work seeks to create a metaphor for solving women’s problems without this being an all-encompassing issue and focusing on urban middle-class women, providing a strategy for all women.
خلاصه ماشینی:
در کتاب فریدان، زنان تحت نظام معنایی آن زمان زنانگی را بهعنوان مهمترین عامل هویتبخش خود دریافته بودند و با تمام قدرت به ایفای نقشهای خانوادگی میپرداختند، اما مسئلۀ مهم این بود که احساس رضایت از این وضعیت نداشتند و این برایشان مشکل بینام را ایجاد کرده بود.
این کتاب را عامل مهمی در احیای جنبش زنان میدانند و بهگفتۀ بسیاری از تحلیلگران جریان فمینیسم به میلیونها زن کمک کرد تا شرایط زندگی خود را درک کنند و سپس آن را تغییر دهند.
درواقع این کتاب به بازاندیشی جریان فمینیستی کمک کرد و فمینیسم در موج دوم دیگر جریان کنشگرایانۀ صرفی برای کسب اهداف عینی نیست، بلکه به جریانی بدل شد که به تأثیرات معرفتشناسانه در عینیت و ذهنیت سوژگی زنانه بیشازپیش توجه دارد.
فریدان متعلق به مکتب فمینیسم لیبرال بهحساب میآید و اقدامات کنشگرایانه و بنمایههای فکری او متأثر از لیبرالیسم است، اما در دهۀ 1940 و 1950 در محافل چپ و اتحادیههای کارگری نیز فعال بود و رویکرد فمینیستی او سبب شده بود میان موضوع کارگران و زنان ارتباط برقرار کند.
زوال شخصیت و بیهویتی منفعل در نسل جدید زمانی موردتوجه قرار گرفت که خود را درمیان پسران آمریکایی نشان داد، درحالیکه این خصوصیات پیشازاین در زنان رشدیافته با رازوری زنانه شکل گرفته بود و این پسرها فرزندان همان مادران بودند.
این انتقاد البته از انتقادات صورتگرفته به فمینیسم لیبرال است که فریدان نیز بهتبع همین سنت درمورد مسئلۀ زنان سفیدپوست تحصیلکرده طبقۀ متوسط شهری کنکاش میکند و آن را به تمام زنان تعمیم میدهد.