چکیده:
احمد محمود و طیب صالح در این دو اثر خود، ناکجاآبادی آفریدهاند که مردمانش دل در گرو درختی داشتهاند. احمد محمود در درخت انجیر معابد، تصویری از یک جامعه ترسیم کرده که افراد آن سخت به معجزهگری و قدسیت درخت ایمان آورده و درخت را به نماد باورها و اعتقادات آیینی این مردمان خوشباور تبدیل کردهاند و در این راستا اقدام به انجام اعمال و مناسکی کردهاند که در عرف ادیان الهی شایسته نیست برای غیر خدا انجام گیرد. کارهایی همچون: درمانخواهی بیماران، استغاثه، نذر و نیاز، حاجتطلبی و مناجات و.... هیچ کس جرأت مخالفت با درخت یا حق انکار قدسیت درخت را نداشته؛ و هر صدایی که از این غرض، سخن میگفته در گلو خفه میشده است. مشابه این سرسپردگیها و امید بستنها و شفاجوییها را طیب صالح در داستان دومة ود حامد آورده است. دومة ود حامد درخت بی ثمری است که مثل انجیر معابد در باور مردمان موقعیتی شبه خدایی یافته بود؛ به گونهای که مردم آن را طواف میکردند، به درگاهش راز و نیاز میبردند، برای آن نذر و قربانی انجام میدادند و هیچ مخالفتی با آن را بر نمیتابیدند. در این مقاله بنا داریم با روشی توصیفی – تحلیلی به واکاوی بنمایه تقدیس درخت در این دو داستان بپردازیم تا ضمن اشاره به اسطورهها وکهنالگوهای بیانکننده نوع ارتباط انسان با درخت، به تبیین زمینهها و انگیزههای تقدیس درخت بپردازیم و روشن کنیم که چرا و چگونه یک عنصر ذاتا نامقدس تقدس مییابد؟ و چه ساز و کاری به کار بسته میشود تا این مهم محقق شود؟ نتایج کار نشان میدهد که تقدس درخت در رمان درخت انجیر معابد شدیدتر از داستان دومة ود حامد است و مناسبات پیرامون آن پردامنهتر میباشد.
In their ‘Derakht-e Anjir-e Ma'abed’ (The Fig Tree of the Temples) and ‘Doumat wad Hamid’, Ahmad Mahmoud and Tayeb Salih, respectively, created lands of nowhere, in which people show deep affection to a tree. Ahmad Mahmoud depicts a society in which people believe in the sanctification and miraculous power of a tree so that it is turned into the symbol of the beliefs and religious rituals of the people. Accordingly they perform rituals which in divine religions are not appropriate to be carried out for anybody except for the God. They, for instance, ask for cure of the sick, pray the tree, impetrate, and pray it. Nobody dares oppose or deny the sanctity of the tree and any opposition is nipped in the bud. Similar devotions and seeking cure are also present in Tayeb Salih’s ‘Doumat wad Hamid’. Doumat wad Hamid is a fruitless tree, which, like the fig tree, has become sanctified. People perform Tawaf around and make vows and sacrifice lambs for it. No opposition is tolerated here too The present paper applies a descriptive approach to study tree sanctification in these stories to highlight the myths and archetypes pointing out the relation between man and tree besides finding the grounds and motivations for tree sanctification, finding how an element which is not intrinsically sacred becomes sanctified, and determining which mechanisms are used to achieve this. The findings show that sanctification of tree is stronger in ‘The Fig Tree of the Temples’ than in ‘Doumat wad Hamid’ and it with heftier relations pertaining to it.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله بنا داریم با روشی توصیفی – تحلیلی به واکاوی بن مایه تقدیس درخت در این دو داستان بپردازیم تا ضمن اشاره به اسطوره ها و کهن الگوهای بیان کننده نوع ارتباط انسان با درخت ، به تبیین زمینه ها و انگیزه های تقدیس درخت بپردازیم و روشن کنیم که چرا و چگونه یک عنصر ذاتاً نامقدس تقدس مییابد؟ و چه سازوکاری به کار بسته میشود تا این مهم محقق شود؟ نتایج کار نشان میدهد که تقدس درخت در رمان درخت انجیر معابد شدیدتر از داستان دومۀ ود حامد است و مناسبات پیرامون آن پردامنه تر میباشد.
و پس ازآنکه همه یقین کردند که فرامرز دیگر نیست وی خود را استحاله داده و پس از ریاضت های فراوان در هیأت مردی سیاه پوش و صاحب کرامت ، و با دانش و فوت وفن مرشدی و رمالی، در ظاهری دلفریب و گیرا و با گفتاری مؤثر و دلربا با قطار به زادگاهش برمی گردد و شورش علیه مهران را با محوریت تقدس درخت و سرسپردگی به اعتقادات مورد دفاع مردم - اعتقاداتی که تا دیروز آن را خرافی، حقه بازی و دکان زنی میدانست (محمود،١٣٩٢: ٢٨٥-٢٨٦ )- آغاز میکند، وجود زمینه های مروج تقدیس درخت و حاکمیت گفتمان اعتقادی-خرافی و اهتمام وی به آن نوع خودسازی که هماهنگ با باورهای تقدیسی است از وی شخصی برازنده رهبری و ارشاد و نشستن بر این کرسی خالی میسازد.
(صالح ، ١٩٩٧: ٤٦) نویسندگان با ذکر این دو داستان سعی در بیان علت اصلی و سرآغاز تقدیس درخت دارند اما مسأله به اینجا ختم نمیشود بلکه ازاین پس موقعیت ویژه هرکدام از این دو درخت در دل و اندیشه مردم سبب میشود همیشه در خواب های آن ها خود جلوه گری کند و از آنان دستگیری نماید و در خواب پرده هایی از عجایب خلق و امور خارق العاده هستی نمایش دهد، گناهکاران را عقوبت و بیماران سرسپرده و مخلص را درمان میکند.