چکیده:
هدف: پژوهش حاضر بررسی ارتباط هوش هیجانی و هوش معنوی در فضاهای آموزشی و مولفه های نظریه خلاقیت گیلفورد(1967) با رویکرد ارتقاء خلاقیت دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه می باشد. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی، توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی است که جامعه آماری اولیه آن را کلیه دانشجویان معماری دانشگاه آزاد کرمانشاه تشکیل می دهند با مراجعه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 250 نفر از دانشجویان فوق به عنوان جامعه آماری نهایی انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه هوش هیجانی ویزینگر (1998)؛ پرسشنامه هوش معنوی آمرام (2008) و پرسشنامه خلاقیت گلدیبرک و هیلر (1979) استفاده شد. به منظور تجربه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از آزمونه هایی همچون آزمون کولموگراف اسمیرنوف؛ آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح (p≤0/005)؛ بین مولفههای خلاقیت گیلفورد و هوش هیجانی و هوش معنوی در فضاهای معماری با ارتقاء خلاقیت دانشجویان رشته معماری ارتباط معنی دار و مستقیمی وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی آشکار ساخت که هوش هیجانی و هوش معنوی توانسته اند حدود 29 درصد از واریانس تغییرات ارتقاء خلاقیت دانشجویان را پیش بینی کنند. که در این میان هوش معنوی بیشترین سهم را در این پیش بینی بر عهده دارد.
Purpose: The present study is to investigate the relationship between emotional intelligence and spiritual intelligence in educational spaces and components of the theory of creativity of Gilford (1967) with the approach to promoting the creativity of architecture students of Islamic Azad University of Kermanshah. Method: This research is a methodology, descriptive-correlational and purpose-oriented. The first statistical population is all students of architecture of Kermanshah Azad University. Referring to Morgan table and simple random sampling method, 250 people The students were selected as the final statistical society. The data were collected using Wizinger's Emotional Intelligence Questionnaire (1998); Amram's Spiritual Intelligence Questionnaire (2008) and Gladieberck & Hiller's (1979) Creativity Questionnaire. In order to experience and analyze the data, descriptive statistics and inferential statistics of samples such as Kolmogorov Smirnov test, Pearson correlation test and multiple regression test were used. Findings: The findings of the research show that there is a significant and direct relationship between the components of Gilford's creativity and emotional intelligence and spiritual intelligence in architectural spaces with the level of (p≤0.005). Conclusion: The results of regression analysis revealed that emotional intelligence and spiritual intelligence have been able to predict about 29% of the variance of changes in students' creativity promotion. In the meantime, spiritual intelligence contributes most to this prediction.
خلاصه ماشینی:
هوش معنوی ظرفیت انسان است برای جستجو و پرسیدن سوالات غایی درباره معنای زندگی و به طور همزمان تجربه پیوند یکپارچه بین هر یک از ما و جهانی است که در آن زندگی می - کنیم (زارعی متین ، خیر اندیش و جهانی، ١٣٩٠) محققان ، هوش معنوی را به عنوان هوشی که به حل مشکلات ، معنا و ارزش میدهد تعریف میکنند که با استفاده از آن میتوان اعمال و زندگی مان را در بافتی که از لحاظ معنا عمیق تر و وسیع تر باشد، قرار داد و به کمک آن می - تواند سنجید که کدام راه و روش زندگی از دیگر راه ها و روش ها کاراتر، موثرتر و معنادارتر است ، برخورداری افراد از هوش معنوی بیشتر باعث آرامش خاطر و رضایت باطن در آنان میشود هم چنین افزایش خلاقیت ، خوش بینی، اعتماد به نفس و توجه به ارزشهای والای انسانی را در آنان نمایان میکند و به طور مثبت بر عملکرد فردی و اجتماعی تأثیر میگذارد- (نجمه و زمستانی، ١٣٩٢).
از آنجا که هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه های خلاقیت گیلفورد و هوش هیجانی و هوش معنوی در بین دانشجویان رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است ، لذا در ادامه به این موضوع پرداخته خواهد شد.
نتایج پژوهش هم چنین نشان داد که بین هوش معنوی و مؤلفه های خلاقیت گیلفورد و ابعاد آن با ارتقاء خلاقیت دانشجویان معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحدکرمانشاه در سطح ٠,٠٥ ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.