چکیده:
یکی از افراد سرشناس بهائی که به آیین اسلام مشرف شد، سرهنگ یدالله ثابت راسخ است. او سال ها به آیین بهائی ایمان قلبی داشت و در راه آن سختیهایی را متحمل شده بود و در راه تبلیغ آیین خود کوشا بود و از صرف مال و وقت در آن راه دریغ نمیکرد. مهمترین دلایل او برای دست شستن از بهائیت، اعتراض به عملکرد ایادی امرالله پس از مرگ شوقی افندی در زعامت جامعه بهائی، عدم مشروعیت بیتالعدل بدون حضور ولی امرالله، نحوه تقسیم اموال شوقی افندی در ایران پس از مرگ او و همچنین اعترافات باب به وجود امام مهدی، حجتبنالحسن العسکری، در تفاسیر او بر سور قرآنی است. او پس از مسلمان شدن مورد آزار و اذیت همکیشان سابق خود قرار گرفت. در این مقاله به بخشی از زندگی و رویکردهای او در بازگشت از بهائیت خواهیم پرداخت.
أحد أبرز الاشخاص البهائیین الذی آمن بالدین الاسلامی، هو العقید یدالله ثابت راسخ. لقد کان لهذا الشخص علی مدی سنوات طویلة اعتقادا راسخا بالدیانة البهائیة وقد تحمل من اجل اعتناقها مصاعب کبیرة وکان قد سعی کثیرا فی الدعوة لعقیدته ولم یدخر جهدا فی الانفاق من ماله و وقته فی سبیلها. من اهم الاسباب التی جعلته یتخلی عن البهائیة، هو إعتراضه علی أیادی أمرالله، بعد موت شوقی فی زعامة البهائیین، وعدم مشروعیة بیتالعدل من دون حضور ولی أمرالله، وکیفیة تقسیم الممتلکات الشرقیة فی ایران بعد وفات الأخیر وکذلک کیفیة اعترافات الباب بوجود الامام المهدی، الحجة بن الحسن العسکری فی تفاسیره لسور القرآن. لقد تعرض هذا الرجل بعد إعلان اسلامه للکثیر من الأذی علی أیدی أقرانه البهائیین الذین أحدهم فی السابق. فی هذه المقالة سوف نتناول جانبا من حیاته وتوجهاته بعد تخلیه عن البهائیة.
One of the prominent Baha’is who converted to Islam is Colonel Yadollah Thabit Rasekh.
For many years he had a heartfelt trust in the Baha’i Faith; and had endured many problems
along the way. He was diligent in propagating Baha’i Faith, and did not hesitate to
spend his wealth and time on it.
His main reasons for renouncing the Baha’i Faith were:
- His protest against the performance of the Hands of the Baha’I Cause, after the death of
Shoghi Effendi, as the leadership of the Baha’i community;
- The illegitimacy of the House of Justice without the presence of the Guardian of the
Faith (Wali Amrullah);
- The division of Shoghi Effendi properties, in Iran, after his death;
- And the Bab's confession about the living existence of Imam Mahdi. , Hujjat Ibn Al-Hassan
Al-Askari, in his books of exegesis on the Quranic chapters.
After his conversion to Islam, he was persecuted by the Baha’i organization and his former
colleagues. In this article, we will have a look at parts of his life and his approaches
in returning from the Baha’ism.
خلاصه ماشینی:
او مینویسد: «بدین وسیله آثار امری و کشتهشدگان را بهتدریج نابود و مضمحل میسازند و پس از انجام کلیه نقل و انتقالات و تضییع حق دولت و تبانی و سازش با کارکنان ناصالح اداره ثبت تهران، خود را مسلمان معرفی و طبق حصر وراثت شماره 1464 تاریخ 27/7/37 و حکم صادره در پرونده شماره 1/37/796 شعبه اوّل دادگاه بخش تهران، با موافقت بیوه حضرت شوقی ربانی، روحیه ماکسول، آن وجود اطهر را که اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی بوده و هست، مسلمان معرفی و برابر حکم صادره که به رؤیت روحیه ماکسول رسیده است و اقاریر و اظهارات مندرجه در پرونده را به نام اسلام پذیرفتهاند و حکم حصر وراثت، برابر قواعد اسلامی صادر و مطرودین را مالک و وارث اصیل جناب شوقی ربانی و ماترک وی و موقوفات و اراضی امری و وجوه خیر شناختهاند و مطرودین هم با اخذ مبلغی به نام سهمیه املاک و اراضی و اماکن موقوفه در ایران، در جهت پاداش این خیانتکاران به آنان، مصالحه کردهاند» (ثابت راسخ، 1392، ص209) ثابت راسخ میپرسید که مگر میتوان به خاطر پول، رهبر بهائیت در سراسر دنیا را مسلمان معرفی کرد و مگر میتوان با افراد طردشده خانواده شوقی ارتباط برقرار کرد و با آنان بر سر پول، قرارومدار گذاشت و با پرداخت پورسانت، بخشی از این اموال را حفظ کرد؟ اگر این افراد ناصالح بودند و طرد شده بودند، مطابق قوانین بهائی هرگونه سلام و کلام با آنان جایز نبود و اگر افراد ناصالحی نبودند، چرا شوقی آنان را طرد کرده بود؟ اعتراض دیگر ثابت راسخ به بهائیان سرشناسی است که در فاصله تقسیم اموال شوقی تا تشکیل شرکت امنا، این اموال را در اختیار داشتند؛ چراکه بسیاری از آنان این اموال را هرگز بازنگرداندند و به مصرف شخصی رساندند.