چکیده:
از آنجا که در شعر ماهیت موسیقایی در خور توجه است و اشعار استاد از حیث بهره
مندی از چنین زیبایی هایی در اوج است ، بر خود واجب دیده شده که هر یک از صنایع
لفظی و معنوی در اشعار ایشان با نگاهی جزئی نگر مورد بررسی قرار گیرد .از آن جهت
که کاربرد این صنایع با کمیت هایی متغییر در اشعار استاد به کار گرفته و سعی بر آن
است تا با نظمی مشخص نخست آرایه هایی که بیشترین بسامد را در اشعار استاد
داشته اند نظیر جناس زائد و تلمیح و سپس دیگر آرایه ها با کمیت های کمتر معرفی
گردندوروش کار در این پژوهش بر اساس یک جست وجوی میدانی و دوره ای است.
خلاصه ماشینی:
آرايههاي بديعي در ديوان استاد شهريار مهدي رضائي 1 ، زينب رحمانيان 2 چكيده از آنجا كه در شعر ماهيت موسيقايي در خور توجه است و اشعار استاد از حيث بهره مندي از چنين زيباييهايي در اوج است، بر خود واجب ديده شده كه هر يك از صنايع لفظي و معنوي در اشعار ايشان با نگاهي جزئي نگر مورد بررسي قرار گيرد.
جناس: جناس در حوزهي علم بلاغت، يكي از صنايع لفظي بديع به صورت همانندي دو كلمه است؛ بدين صورت كه در لفظ يكسان يا شبيه يكديگر و در معني متفاوت باشند كه اگر دو واژه كاملا شبيه يكديگر، اما در معنا متفاوت باشند، جناس تام و اگر دو لفظ متجانس در يك حرف يا حركت يا بيشتر با ديگري تفاوت داشته باشد، جناس غير تام است كه داراي انواع مختلفي مانند جناس مطرف، مضارع، لاحق، لفظ محرف، خط(مصحف)، قلب، مكررو اشتقاق است (رنجبر، 1385: 20ـ25).
شهريار در اشعار خويش از اين صنعت فراوان استفاده کرده است: «با كمند زلف تو صحرا همه مشگين غزال شيوهي هر چشم شهلا هم يكي شيوا غزل» (شهريار، 1388: 286).
ردالقافيه: اين آرايه اختصاص به شعر دارد و بدين گونه است که شاعر قافيه مصراع اول بيت را عيناً در پايان بيت دوم بياورد (صادقيان، 1388: 74).
شهريار در شعر «شب و کوه» از اين آرايه استفاده کرده است: «کوه و شب چه شکوهـي دارد خرم آن جلگه که کوهي دارد شب چو مهتاب درخشد در کوه خرمـن عشــق نمايــد انبــوه تا مياز ماه به ســر دارد کوه وز طلا جبــه به بـردارد کـوه شاه بيت غزل دورنماست کوه سلطان همه صحراهاست» (شهريار، 1388: 918).