چکیده:
یکی از اوصاف شیعیان از منظر امام محمدباقر علیه السلام، پرهیز از عجب، خودبزرگبینی، تکبر و خودپسندی است که انسان را از درگاه ربوبی دور میکند. در مباحث گذشته به مسائلی مانند حرص و طمع اشاره کردیم. این گفتار، مسئلة عجب و رابطة آن با خودشناسی را بررسی میکند. امام محمدباقر علیه السلام میفرمایند: «وسدّ سبیل العجب بمعرفة النّفس»؛ و راه خودبینی و خودپسندی را با خودشناسی ببند. آن حضرت، پس از تشبیه زندگی انسان به میدان کشتی با نفس، به بیان مهمترین حیلهها و فنون نفس پرداختهاند و راه پیشگیری یا معالجة آنها را بیان کردهاند. ازاینرو، برای اجتناب از عجب و تکبر، و پیروی نکردن از وساوس شیطان، باید به خودشناسی پرداخت و به نعمتهای بیکران الهی توجه نمود و اینکه همة اینها از اوست و باید قدردان آن بود؛ نباید از آنها بر دیگران فخرفروشی کرد. راه درمان عجب، اندیشه در آغاز و فرجام زندگی انسان است: اینکه از کجا آمدهام و به کجا میروم.
One of the characteristics of Shiites from the point of view of Imam Mohammad Bagher (a.s.) is avoiding pride, grandiosity, arrogance, and selfishness that turn man away from God. We mentioned issues such as greed in the previous discussions. This discussion examines the issue of pride and its relation to self-knowledge. Imam Mohammad Bagher (a.s.) says, "avoid selfishness through self-knowledge." Comparing human life to wrestling with soul, his holiness has expressed the most important tricks and techniques of the soul and the ways to prevent and treat them. Therefore, self-knowledge, attention to the infinite divine blessings and gratitude to Him is the best way to avoid pride, arrogance and temptations of the devil. Thinking about the beginning and the end of human life is the way to cure arrogance, in other words, thinking about where I came from and where I will go?
خلاصه ماشینی:
شیطان میکوشد از این راه به انسان تلقین کند که کارهای خوبِ او نسبت به اقران و افراد مشابه، بسیار برتر است.
معرفت نفس؛ راه علاج عجب راه علاج این آفت خطرناک چيست و چگونه میتوان از ابتلا به عجب پيشگيري کرد؟ طبیعی است که هركسي خود را داراي امتيازاتي بداند؛ زيرا اگر انسان هيچ امتيازي براي خود قائل نباشد باز بهنوعی دچار ناسپاسي ميشود و نعمتهاي خدا را درك نميكند.
بهترين راه علاج عجب اين است كه انسان به عيبهاي خود بيشتر توجه كند و با خود بگوید: من که این ویژگیها و امتیازها را نسبت به دیگران دارم از کجا به وجود آمدهام، پایان زندگی دنیوی من کجاست و بین این ابتدا و انتها چه حالی دارم.
چنين موجودي به چه ببالد؟ انديشيدن در آغاز و انجام کار و بین آن دو بهترين راه برای حفظ انسان از خودپسندي و عجب و غرور و تکبر است.
آیا میتوان به اینگونه اعمال بالید؟ بهترين راهی که انسان را از افتادن در دام عجب و غرور حفظ ميکند، انديشيدن دربارة آغاز و انجام زندگي است.
خلاصه آنکه اگر کسی گرفتار عجب شود یا متکبرانه احساس کند که از اعمالش راضی و خرسند است، باید فوراً بينديشد و بگوید: من چه بودهام؟ چه هستم؟ و عاقبت زندگی دنیوی من چه خواهد شد؟ همة کمالات انسان امانتي است که هر لحظه خداوند متعال اراده کند میتواند آنها را بازپس بگیرد.
البته این معادلة علّی که هر قدر انسان خودش را کوچکتر ببيند نزد خدا عزيزتر ميشود، تفسیر فلسفی هم دارد که باید در جای خود تبیین شود.