چکیده:
این مقال شرحی است بر کلام امام محمدباقر علیه السلام در باب صفات شیعیان واقعی. حضرت میفرمایند: با تفویض صحیح (همه امور به خدا) به آسایش دل دست یاب و آسودگی تن را در آسایش دل جستوجو کن، و با کاهش خطا، آسودگی دل را به دست آور. روانشناسان و اگزیستانسیالیستها معتقدند که انسان حیوان مضطرب است. اگر انسان اضطراب نداشته باشد، انسان نیست. راهحل روانشناسان برای درمان اضطراب این است که اصلا نباید به سختیها و گرفتاریهای زندگی اندیشید و باید به دنبال خوشی و سرگرمی بود. ولی انبیای الهی معتقدند که برای رهایی از اضطرابهای دنیایی، باید ماهیت این عالم و دنیا را که گذرگاه و موقتی است، شناخت. کسی که سختیهای این دنیا را تحمل کند و وظایفش را انجام میدهد، به آرامش و آسایش ابدی خواهد رسید. باید امور را به خدا واگذار کرد. لازمه واگذاری امور به خدا این است که انسان احساس آرامش کند و تنها نگرانی او انجام وظیفه به بهترین شکل باشد. واگذاری کارها به خدا و اعتماد به او درباره سرانجام امور، راهی است برای آرامش روح و ریشهکن کردن اضطراب، ناراحتی و ترسهای بیدلیل.
This paper is a commentary on the advices of Imam Mohammad Bagher (PBUH) regarding the characteristics of the real Shiites. Imam says: Achieve peace of heart by entrusting (all matters to God) and seek the comfort of the body in the peace of the heart, just as reducing errors can bring peace of mind to you. Psychologists and Existentialists believe that humans are anxious animals. If man is not anxious, he is not human. To treat anxiety, psychologists believe that one should not think about the difficulties and troubles of life and he should be looking for happiness and entertainment. But the divine prophets (PBUT) believe that in order to get rid of worldly anxieties, one must know the nature of the world, which is a passage and temporary place. One who endures the hardships of this world and performs his duties will attain eternal peace and comfort. One should not trust in God. The prerequisite for leaving matters to God is that man should feel calm and his only concern should be his duty. Trusting in God is a way to achieve peace of mind, which eradicates anxiety, unreasonable unhappiness and fears.
خلاصه ماشینی:
اگر مقام تفويض برای انسان ملکه شود، تنها دغدغهاش انجام وظيفه خواهد بود؛ زيرا به اعتقاد او، کسی هست که بهترین نتیجه را براي کار انسان رقم ميزند و بهترين راه را براي او انتخاب ميکند؛ پس اگر انسان کار خود را به خداوند واگذاشت، میداند که اگر بيماريْ صلاح او باشد، او را بيمار میکند و اگر سلامتْ صلاح او باشد نميگذارد بيمار شود يا اگر بیمار شد، معالجهاش میکند.
انجام وظيفه در عمل، و اعتماد به خدا در نتيجه روشن است که معنای تفویض و واگذاری امور به خداوند متعال این نیست که از دست انسان هیچ کاري ساخته نیست و باید همة کارها را به خداوند متعال سپرد و تنبلی و تنآسايي را در پيش گرفت.
پس باید به اين واقعيت تکويني راضي بود و کار را به خدا واگذار کرد؛ اما این واگذاری با انجام تکلیف و وظیفه ـ مانند رفتن نزد پزشک و استفاده از داروها برای درمان ـ منافاتي ندارد.
بيمار وظيفه دارد نزد طبیب برود و طبق دستور او عمل کند؛ اما اینکه بهبود يابد یا نه، نباید براي او فرقی داشته باشد، بلکه باید به تدبیر خداوند متعال راضي باشد.
لازمة واگذاری امور به خداوند متعال این است که انسان احساس آرامش کند و تنها نگرانی او انجام وظیفه به بهترين شکل باشد.
تفويض صحيح اين است که انسان قدرت انجام کار را داشته باشد و با اعتماد به خدا وظیفهاش را انجام دهد؛ خواه به نتیجة مطلوب برسد، خواه نرسد؛ زيرا نتیجه را به خداوند واگذار کرده است و از او خواسته است که بهترینها را برای او رقم بزند.