چکیده:
ازجمله شناختهای انسان که در کمال او موثر است، معرفت شهودی است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نقش ایجابی و سلبی معرفتهای شهودی انسان در تکامل اختیاری او از دیدگاه قرآن در چارچوب تفسیر موضوعی آیات میپردازد. یافتههای پژوهش حاکی است که برخی از آیات دلالت دارند بر اینکه معرفت شهودی انسان به خود و خداوند، عین کمال است و در رسیدن آدمی به کمال بالاتر نیز نقش ایجابی دارد. مطابق دلالت دستهای دیگر از آیات، خداوند خود به برخی از بندگان خاصش معرفتهایی شهودی اعطا میکند که موجب افزایش کمال آنها میگردد. از دلالت ضمنی پارهای از آیات هم استفاده میشود که بعضی از معرفتهای حضوری میتوانند تاثیر سلبی در کمال آدمی داشته و عامل سقوط و زمینهساز دوری او از سعادت باشند. درک القایات شیطانی و احساس درونی استقلال و بینیازی از خدا از این قبیلاند.
One of the human cognitions that has a great impact on his perfection is intuitive knowledge. Using a descriptive-analytical method, this paper studies the positive and negative role of human intuitive knowledge in human evolution from the perspective of the Quran in the context of thematic interpretation. The findings indicate that some verses indicate that man's intuitive knowledge of himself and God is the same as perfection and has a positive role in his perfection. According to another group of verses, God Himself imparts intuitive knowledge to some special servants, which increases their perfection. Other verses also show that some present knowledge can have a negative effect on human perfection. Evil temptations and feeling needless are among these knowledges.
خلاصه ماشینی:
محمدتقی فعالی در کتاب معرفتشناسی در قرآن (فعالي، 1394) در بحث طریق قلبی، معرفت شهودی را از نظر قرآن بررسی کرده و برای این منظور به آیاتی از قرآن استشهاد کرده است؛ اما از نقش ایجابی و سلبی شناخت حضوری در رسیدن انسان به تکامل اختیاری سخنی نگفته است.
در مقالهای با عنوان «شهود عرفانی و ارزش معرفتشناختی آن» (جوادی و دیگران، 1384) دستهای از آیات پیرامون شناخت شهودی آمده است؛ اما بررسی آنها با نگاه تفسیر موضوعی نیست، و نظری به نقش ایجابی و سلبی شناخت حضوری در تکامل اختیاری انسان در این آیات ندارد.
بنابراین آثار یادشده، شناخت شهودی را از برخی جهات، همچون خطاناپذیری، اعتبار، راه دستیابی، شناخت حضوری به خداوند را به صورت محدود از نظر آیات بررسی کردهاند؛ اما بحث مستوفایی در اینباره ارائه نکردهاند و نیز به نقش ایجابی و سلبی شناخت حضوری در رسیدن انسان به تکامل اختیاری خویش نپرداختهاند.
بنابراین در اینجا هم میتوان گفت درخواست رؤیت شهودی و قلبی خداوند توسط حضرت موسی( که از طریق علم حضوری حاصل میشود، برای دستیابی به مراحل بالاتری از کمال بوده و بهنحوی این آیه نیز بر نقش ایجابی معرفت شهودی در تکامل انسان دلالت دارد.
بنابراین میتوان گفت که القائات شیطانی به صورت شهودی درک میشود؛ ولی زمینه را برای کفر و دوری انسان از مسیر کمال و سعادت ابدی فراهم کرده و نسبت به تکامل اختیاری او نقش سلبی دارد.
بنابراین القائات شیطانی از این جهت که انسان آن را با علم حضوری درک میکند و باعث ایجاد یک خطای معرفتی دیگر میشود، در دوری آدمی از مسیر سعادت و کمال، نقش سلبی دارد و مانع از رسیدن او به تکامل اختیاریاش میگردد.