چکیده:
پوشاک از ابتدایی ترین احتیاجاتِ بشر است. اهمیت عمدهی پوشاک برای انسان، از نمود آن در کهنترین اساطیرِ ملل دریافتنی است. در این مقاله به پیداییِ پوشاک در میان اقوام ایرانی و تحول و دگرگونی آن خواهیم پرداخت. در ابتدا با نگرهای تاریخی، نخستین نمودهای پوشیدنیها در اساطیر ایرانی باز جست می شود و سپس تنوع و گونهگونیِ کاربردِ آن در ساحتهای مختلف زندگی قوم ایرانی نشان داده میشود. اساسِ این پژوهش بر دورهی اساطیری اقوام ایرانی، از آغاز پیشدادیان تا به قدرت رسیدن ضحاک استوار است و بازتابِ جنبههای آیینی و اجتماعی استفاده از پوشاک را در متون ادبی و تاریخی و اساطیری که به این دوره پرداختهاند، نمایان میکند. در همین راستا، ابتدا گاهان به عنوان کهنترین متنِ ایرانی بررسی و سپس به متون اوستایی متأخر و روایات دورهی میانه و اسلامی پرداخته میشود.
Apparel is among human beings’ primary essentials. The representation of apparel in the oldest myths of nations reveals how significant it had been for man. This paper studies the origination and evolution of apparel among Iranian tribes. First, the early representations of clothing in Iranian myths are searched historically, and then, its different forms and functions in the varying lives of Iranians are uncovered. The search is based on the mythological phase of Iranian tribes, from the Pishdadian dynasty coming to power to Pre-Zahhak era, and displays the socio-ritual impressions of using apparel in the literary, historical and mythological texts related to those eras. Accordingly, the Ghats, as the oldest Iranian text, is examined first, and the later Avestan and other medieval and Islamic narrations are studied after.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش ابتدا از روي شــواهد باستان شناســانه به پوشاک مي پردازيم ، سپس از آنجا که به کار گيري پوشاک ، چون ديگر مظاهر تمدن بشر نخستين با آيين مربوط اســت ، به ســراغ اســاطير که آيين را آيينه اند مي رويم .
139 ظاهرا پارچه هاي پشمي مقدم بر پارچه هاي نخي بوده است » (بهار، ١٣٨٤: ٥٨٥) آثــاري که از شــوش و ســيلک از اين دوره به دســت آمده اند، نشــان مي دهند که پوشش هاي بافته شده ، بيشتر جنبه ي آييني داشته اند.
(٥٧ :١٩٦٥ ,Widengren) اما به نظر مي رسد با نفوذ اعتقادات زرتشــت به سرزمين هاي مختلف ايراني نشين ، اين باورها رنگ و بوي محلــي گرفته انــد و از آنجا که مردم و دينوران محلي هنوز بــر آيين کهن بوده اند، در طول زمان اختلاطي بين اين عقايد صورت گرفته و اوســتاي متأخر خود حاصل اين امتزاج عقايد است .
(ابن اثير، ١٣٨٣: ٦٢) تا زمان پادشــاهي هوشنگ تن پوش انساني تنها از چرم و پوست حيوانات بود اما از زمان تهمورث رشتن پشم ميش و بره نيز آغاز مي شود و از اين راه پوشاکي نوآيين براي بشر پديد مي آيد.
بنا بر روايت ١ - گزارش هاي مختلف تاريخ نويسان درباره ي رويدادهاي کهن و اساطيري برآمده از تفاوت روايات و منابعي است که ايشان در دست داشته اند.
گروهي به اين کار روي مي آورند و از همين رهگذر است که جامه هاي انساني گونه گون مي شود و تنوع بسيار مي يابد.