چکیده:
الگوی روایی ژنت یکی از مؤثرترین نظریهها در روایتشناسی است. در بخشی از این نظریه ژرارد ژنت زمان داستان را در سه مبحث عمدۀ نظم، تداوم و بسامد بررسی میکند. او نشان میدهد که هریک از مؤلفههایی که در این سه مبحث تعریف میشود یکی از سه حالت شتاب: مثبت، منفی و یا ثابت را به روایت داستان میدهد. خسرو و شیرین نظامی گنجوی یکی از شاهکارهای بینظیر در قلمرو ادبیات داستانی است. این اثر ماندگار ادب فارسی به دلیل داشتن ظرفیتهای دقیق روایی، توانایی محک خوردن با معیارهای نوین ادبیات داستانی و دانش روایتشناسی را دارد. بنابراین، این پژوهش در تلاش است که با تحلیل جایگاه و کارکرد عنصر زمان و بررسی زمانمندی روایتهای خسرو و شیرین، رویکردی نوین در مطالعۀ داستانهای خمسه را معرفی و الگوهای روایی داستانها را شناسایی نماید. علاوه بر شناخت دستور زبان روایی نظامی در این داستان، ایجاد پیوند بین ادبیات کهن پارسی با رویکردهای مدرن مد نظر پژوهشگر بوده است.
Genette narrative model is one of the most effective theories in narratology. In a part of the theory Gerard Genette studies the narrative time on three major issues: the order of the narrative, the speed of the narrative and the frequency of events. He showed that each of the three elements defined in this issue can speed up or slow down the narration or give a constant speed to the narration. Hakim Nizami Ganjavi’s Khosrow and Shirin is one of the unsurpassed masterpieces in the realm of fiction. The perdurable magnum opus of Persian literature can be tested by the modern criteria of fiction and narratology knowledge due to accurate narrative capacities. So, this study is trying to introduce a new approach in studying Khamse’s stories and identify narrative patterns of stories by analyzing the status and function of the element of time and by studying the scheduling of Khosrow and Shirin narrations. In addition to the recognition of Nizami’s narrative grammar of the story, the researcher has considered linking the ancient Persian literature and modern approaches.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، اين پژوهش در تلاش است که با تحليل جايگاه و کارکرد عنصر زمان و بررسي زمان مندي روايت هاي خسرو و شيرين ، رويکردي علاوه بر شناخت دستور زبان روايي نظامي در اين داستان ، ايجاد پيوند بين ادبيات کهن پارسي با رويکردهاي مدرن مد نظر پژوهشگر بوده است .
در پژوهش حاضر، اين اثر بر اساس الگوي زمان روايي ژنت از سه جنبۀ نظم ، تداوم و بسامد مورد بررسي قرار گرفته است و شاخص هاي متني و کارکردهاي زمان روايي در داستان خسرو و شيرين نشان داده شده است .
در متن داستان مورد بحث نيز به موارد متعددي از اين شيوه از شتاب مثبت برميخوريم : نظامي در آن بخش از داستان که خسرو با خشم شيرين را ترک ميگويد و به سمت روم ميرود و در آنجا با مريم ازدواج ميکند، بخشي از داستان را به صورت چکيده روايت و از شرح و توضيح آن بخش ها که ميتوانست بسيار طولاني باشد، خودداري ميکند و با انتخاب اين طريق در متن شتاب مثبت ايجاد ميکند: دو شـه را در زفـاف خسـروانه فراوان شـرط ها شـد در ميـانه حديث آن عروس و شـاه فرخ که اهل روم را چون داد پاسخ همان لشگر کشـيدن با نياطوس جناح آراستن چـون پر طاووس نگويم چون دگر گوينده اي گفت که من بيدارم ار پوينده اي خفت (همان : ١٦٨) علاوه بر حذف شروط ازدواج خسرو و مريم و پاسخ خسرو به اهل روم ، در بيت سوم اين نمونه ، خلاصه وار صحبت از جنگي شده است که شرح آن جنگ ميتوانست بخش قابل توجهي از متن را اشغال کند که با استفاده از شيوة بيان چکيده ، تمام آن از متن کنار گذاشته شده و همين باعث سرعت روايت داستان اصلي شده است .