چکیده:
در لایة پنهانی اسطورة زال و رودابه، مانند اساطیر همسان مصری و ایرانی آن، بیانی نمادین نهفته است. زال و سیمرغ، معادل خورشیدند و نماد خدا- قهرمان غولآسا. رودابه مظهر ایزدان مرتبط با آب و ماه و نماد ناخودآگاهی و بیتمایزی اولیه است. هر سه شخصیت، مانند نمونههای ازلیشان جاودانه میشوند. اسطورة زال و رودابه سرشار از دوگانگیهایی است که میل به اتحاد و تعالی دارند و برای نمونه، میتوان از استحالة شخصیتی زال برای گریز از دوگانگی و بدل شدن به نیرویی اهورایی با زیستن در جوار سیمرغ- خدا؛ و میل رودابه که یین، منفعل و مونث است برای پیوستن به زال که یانگ و فعّال و مذکّراست، نام برد. در این مقاله اسطورة زال و رودابه با اسطورههای کهنتر ایرانی و مصری که به جهات گوناگون، ارتباط ساختاری و مفهومی دارند تطبیق داده شده است تا با اشراف بر وجه تمثیلی این اسطورههای همسان، تحلیلی کهنالگویی و نمادین از آن ارائه شود.
There is a symbolic interpretation of the myth of “Zal and Roudabeh” in its covert layers as it is in other Iranian and Egyptian myths. Zal and Simorgh are equal to the Sun, and are the symbols of godlike heroes. Rudaba is also the symbol of the gods associated with water and the moon, and an icon of unconsciousness. These three characters are all eternal as their prototypes. The myth of Zal and Rudaba is abundant with dualities that are inclined to unite and exalt, i.e. Zal is to undergo metamorphosis in order to escape from that duality and transform into a godlike authority living close to Simorgh; and Rudaba – a female heroin – desires to be in union with Zal – a male hero. This paper has studied the myth of Zal and Rudaba and has compared it to ancient myths of Iran and Egypth regarding their structures and concepts. Finding the similarity between these myths the paper has given an archetypal and symbolic analysis of them
خلاصه ماشینی:
دراين مقاله اسطورةزال ورودابه بااسطوره هايکهن ترايرانيو مصريکه به جهات گوناگون ،ارتباط ساختاريومفهوميدارندتطبيق داده شده است تابـا اشراف بروجه تمثيلياين اسطوره هايهمسان ،تحليلي کهن الگـوييونمـادين ازآن ارائـه شود.
برايرسيدن به اين منظور،ابتدااسطورة موردبحث ، بااسطوره هايکهن ترايرانيومصريکه به جهات گوناگون ،ارتباط ساختاريومفهومي دارندتطبيق داده شده است تابتوان بااشراف بروجه تمثيلياين اسطوره هايهمسان ،به تحليل کهن الگوييونمادين اسطورةزال ورودابه پرداخت .
امابيشترمحققان ،دربررسياسطورة زال ورودابه ،ازديدگاهي غناييبه اين موضوع نگريسته اندواثريکه به طورخاص به تحليل کهن الگوييوبيان مفاهيم نمادين آن وتطبيق اين اسطوره بااسطوره هايايرانيومصريپرداخته باشد، نگارش نيافته است .
(هارت ،١١:١٣٨٣-٩) ساتيس (satis) جاريکننده وتقسيم کنندة آب نيل به شکل زنيباتاجيکرکس مانند نشان داده ميشود(ايونس ،معصومي،١٠٥:١٣٨٦)وخنوم (khnum) خدايآبشارنيل است که سريبه شکل قوچ داردوشکل دهندة کودکان درشکم مادران وخالق خدايان و انسانهاوحيوانات وبزرگان است .
خردادهم يکيديگرازياريرسانندگان به ايزدآب هاست تفنوت مصريکه بارطوبت وشبنم سروکارداردوبه خدايخورشيددسترسيداردو سرش به شکل سرشيرماده است (هارت ،١١:١٣٨٣-٩)هم ميتواندباايزدآب وهم باايزد ماه ارتباط داشته باشدچون شيرماده جايگزين ماه درپيوندخورشيدوماه است ورودابه دربرابرزال خورشيدسان ،معادل ماه است وازاين جهت که بين آتش وآب ارتباط وجود دارد.
همانطورکه زال معادل خورشيداست ،رودابه نيزدرمعادلۀجفت خورشيد-ماه ،جايگزين ايزدماه ميشود نو(nu) دراسطوره هايمصريبه شکل درياچه اياست که نمادناموجوديپيش ازآفرينش است وآتوم به عنوان نمونۀازليتماميقدرت کيهانيوهستيازنوخروج ميکندتا عناصرکائنات رابسازد.
(همان :١٧٧) تصويرنمادينيکه دراين مقاله برايتحليل اسطورة زال ورودابه استفاده ميشودتصوير نمادچينييانگ ويين است که دراين تصويرنيزجلوة نمادين ديگريازاوروبوروس وجوددارد.
ماه همچنين ،خدايباران ومرتبط با آتش است که اين موضوع ارتباط رودابه باآناهيتاراروشن ميسازد.