چکیده:
منظومۀ ویس و رامین که در حدود سال 446 هجری توسط فخرالدین اسعد گرگانی، در عهد طغرل اول سلجوقی(455-429 هجری)، به نظم درآمده، براساس یک متن پهلوی منظوم شده است. اشاره به رامین و ویس در یکی از فارسیات ابونواس (198-146 هجری) شاعر ایرانیالاصل عربیگوی، در قرن دوم هجری، حاکی از اشتهار داستان پیش از عهد گرگانی میباشد. صورت کنونی داستان، همانند عموم داستانهای بازمانده از عهد باستان، شامل اشاراتی به مناسک و باورهای کهن باستانی میباشد، اما تاکنون آنگونه که باید موردتوجه محققان قرار نگرفته است. برخی از محققان تاکنون تحت تاثیر اشارات پررنگ زردشتی در منظومه، به بررسی کلی این موارد پرداختهاند و باورهای زروانی، البته بدون سخن از اصالت زروانی آنها، در این منظومه نیز نخستین بار حدود نیم قرن پیش مورد اشارۀ رینگرن قرار گرفته است. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی در پی بازنمودن موارد مرتبط با مناسک زردشتی در این منظومه هستیم، و با توجه به منابع زردشتی، تواریخ عهد اسلامی و نیز تحقیقات جدید به برشمردن موارد مذکور و بررسی آنها میپردازیم. نتایج حاصله از این پژوهش نشان میدهد که در این منظومه مناسک زردشتی به استثنای بعضی جزئیات، مطابق و همسو با روایات کهن باقیمانده بیان شدهاند.
The verse romance of Vis O Ramin composed by Fakr Al-Din As, ad Gorgani during the reign of the Saljuq Sultan togrel I (died 455 A.H.) is based on a Pahlavi written text. As Iranian-born Abu Nuwas (the Arab-speaking poet, died 198 A.H.) had mentioned the names Ramin and Vis in one of his Farsiat (i.e. the Arabic poems in which he used to use Persian words), it is obvious that the story had existed before Gorgani recomposed it into a verse romance. The now existing story includes some hints to the ancient Iranian rituals and beliefs like most of the remained stories from ancient times, but hasn't yet been under the attention of scholars as it deserves. Under the influence of highlighted Zoroastrian concepts in the romance, some scholars have studied these rituals. In addition, other Zurvanite beliefs in it have been explored by Helmer Ringgren about 50 years ago for the first time. In this research the authors have tried through a descriptive-analytical approach to trace the Zoroastrian rituals in this verse romance by referring to Zoroastrian sources, Islamic historiographies and recent researches. The results of the study revealed that the Zoroastrian rituals are recorded according to ancient sources and Zoroastrian narratives.
خلاصه ماشینی:
تحليل وتفسيرمناسک زردشتي درمنظومۀويس ورامين فرهاداصلاني ١،دکترکلثوم غضنفري 2 تاريخ دريافت :٩٦/٠٦/٢٦ تاريخ پذيرش :٩٦/١٠/٠٦ چکيده منظومۀويس ورامين که درحدودسال ٤٤٦هجري توسط فخرالدين اسعدگرگاني ،در عهدطغرل اول سلجوقي (٤٥٥-٤٢٩هجري )،به نظم درآمده ،براساس يک متن پهلوي منظوم شده است .
کارشناس ارشدتاريخ ايران باستان ،گروه تاريخ دانشکده ادبيات وعلوم انساني ،دانشگاه تهران ،تهران ،ايران .
گرچه داستان ،روايتيعاشقانه است اماچون براساس متنيپهلويسروده شده ،مانند سايرمتون پهلويموجود،شامل اشاراتيبه مناسک وباورهايزردشتيميباشدواحتمالا نخستين باراشتاکلبرگ (٢٣-١٠ :١٨٩٦ ,Stackelberg)درپايان قرن ١٩م به ارزش واهميت ويس ورامين درتوصيف فرهنگ کهن ايران پيبرد(مينورسکي،١٣٨٩:٤٦٧)ودرقرن ٢٠م توجهات به سمت عناصردينيمنظومه جلب شدکه نخستين بارمورداشارةويدن گرن واقع گشت .
درروايات زردشتيدوعنصرآب وآتش ارتباط نزديکيباهم دارند(ژينيو،١٣٩٢:٧٤به بعد)،درويس نيزدرکنارهم آمده اندوطبق باوررايج عهد اسلامي دوعنصرمتضاددرنظرگرفته شده اند،درجايي که ويس خطاب به رامين ميگويد(ويس ،٣١٨:٣١): نباشم زين سپس باتوهم آوازنباشدآب وآتش رابه هم ساز درويس دريک مورداززردشتيان بانام آتش پرست يادشده که احتمالابه پيروياز ادبيات عصرگرگانياست .
درويس اشارات متعددبه آتشگاه شده ودرموارديحتيدرمقام تمثيل برايگرمابه کار رفته ،مثلاويس درصحبت بادايه ازشدت ناراحتيميگويد(ويس ،١٠٦:٢٧): تن من دردهاراراه گشتست توگوييجانم آتشگاه گشتست ويارامين خطاب به ويس ازهمين تمثيل استفاده کرده است (همان ،٣٠٧:٨٠.
ازآتشکدة آذربرزين مهربه صورت آتشگاه برزين نام برده شده که رامين پس ازوفات ويس در آنجادخمه ايبسيارمرتفع ومجلل ترتيب ميدهدوويس رادفن ميکنند(ويس ،٣٧٠:٣٥-٣٨): پس آنگه دخمه ايفرمودشهوارچنان شايسته جفتيراسزاوار برآورده ازآتشگاه برزين رسانيده سرکاخش به پروين يکباررامين ،حال خودراازشدت دلسوختگي به آتشگاه برزين تشبيه کرده است (همان ،٩٧:٣٤).