چکیده:
جامعه شناسی ادبیات، بررسی متون ادبی، از نگاه جامعه شناختی است که رابطۀ بین ادبیات و عناصر اجتماعی را نشان میدهد. در واقع این نوع تحلیل به بررسی تأثیر متقابل ادبیات و جامعه بر همدیگر میپردازد. خوانشِ متفاوت اثر ادبی، فرآیندی است دو سویه بین نویسنده و خواننده. اهمیت آن از آنجایی است که سنّت های ادبی در پی مطلقگرایی معنا هستند، نگاهی تک بعدی که انسان مُدرن، آن را برنمیتابد و به نوعی خواننده را دچار بی میلی میکند. اما نقد بر پایۀ جامعه شناسی به عنوان یک تحلیل جدید، باعث پیوند ذهن خواننده با ابعاد مختلف زیبایی شناسی متن میگردد. برای این منظور رُمان دل کور اسماعیل فصیح که دوران مختلف پرالتهاب تاریخ ایران از جمله سال های حکومت پهلوی و انقلاب مشروطه را در برمیگیرد، مورد نقد جامعه شناختی قرار گرفته تا ارتباط ادبیات با محیط و طبقات اجتماعی آن عصر را نشان دهد. در این پژوهش، ابتدا به تشریح نظریات نقد جامعه شناسی ادبیات و دسته بندی مؤلفه های جامعه شناسانه از دیدگاه گلدمن، لوکاچ، باختین و اسکارپیت پرداخته شده سپس این مؤلفه ها در بافت جامعۀ موردِ نظرِ نویسنده پیاده شدند تا بتوانیم نوع زندگی مردم، طبقات اجتماعی مختلف به خصوص قشر مستضعف و پایین جامعه، مشاغل آنها، جایگاه اجتماعی زنان و محرومیت هایشان ، مباحث تاریخی، زیرساخت های اجتماعی، نبود بهداشت، شیوع بیماری ها و قحطی، استفاده از طب سنتی به جای درمان های به روز، آسیبهای اجتماعی، فقر، فحشا، تجاوز، خشونت، رباخواری، اسیدپاشی، باورهای مذهبی،باورهای عامیانه، خرافات آن عصر و ... را بهتر درک کنیم. لازم به ذکر است این تحقیق به روش «توصیفی – تحلیلی» انجام پذیرفته است.
The sociology of literature is the study of literary texts from a sociological point of view that illustrates the relationship between literature and social elements. In fact, this type of analysis examines the interplay between literature and society. A different reading of literary work is a two-way process between author and reader. It is important because literary traditions seek for absolutism of meaning, a one-dimensional view that the modern man does not tolerate, and in some way disgusts the reader. But critiques based on sociology as a new analysis make the reader's mind link to different aspects of the text's aesthetics. To this end, the novel by Isma’il Fasih Del Koor, which covers various prominent periods of Iranian history, including the years of Pahlavi rule and the constitutional revolution(Enghelabe Mashrouteh), has been critiqued sociologically to illustrate the relation of literature to the environment and social classes of that era. In this study, we first outline the theories of critique of sociology of literature and categorize sociological components from Goldmann, Lukacs, Bakhtin, and Escarpit's viewpoints and then apply them to the context of the author's intended community so that we can understand the life style of people, classes Different societies, especially the weak and low-income classes, their occupations, women's social status and their deprivation, historical issues, social infrastructure, lack of health, prevalence of diseases and famines, use of traditional medicine in lieu of up-to-date treatments, social injuries , Poverty, Prostitution, Rape, Violence, Usury, Acid Spraying, Religious Beliefs, Popular Beliefs Yeah, we better understand the superstitions of that era and ... It should be noted that this research has been done by "descriptive - analytical" method.
خلاصه ماشینی:
براي اين منظور رمان دل کور اسماعيل فصيح که دوران مختلف پرالتهاب تاريخ ايران از جمله سال هاي حکومت پهلوي و انقلاب مشروطه را در برميگيرد، مورد نقد جامعه شناختي قرار گرفته تا ارتباط ادبيات با محيط و طبقات اجتماعي آن عصر را نشان دهد.
در اين پژوهش ، ابتدا به تشريح نظريات نقد جامعه شناسي ادبيات و دسته بندي مؤلفه هاي جامعه شناسانه از ديدگاه گلدمن ، لوکاچ ، باختين و اسکارپيت پرداخته شده سپس اين مؤلفه ها در بافت جامعۀ مورد نظر نويسنده پياده شدند تا بتوانيم نوع زندگي مردم ، طبقات اجتماعيمختلف به خصوص قشرمستضعف وپايين جامعه ،مشاغل آنها،جايگاه اجتماعيزنان ومحروميت هايشان ، مباحث تاريخي، زيرساخت هاي اجتماعي، نبود بهداشت ، شيوع بيماري ها و قحطي، استفاده از طب سنتي به جاي درمان هاي به روز، آسيب هاي اجتماعي، فقر، فحشا، تجاوز، خشونت ، رباخواري، اسيدپاشي، باورهاي مذهبي،باورهاي عاميانه ، خرافات آن عصر و ...
»(همان :٨) خلافکاران : شاعران : فرشته و مذهبيان رياکار: قدير(کامران ) ميرزا يدالله ارباب حسن پرستاران : زهره رباخواران : دايي اکبر روشنفکران : رسول کارمندان : علي شخصيت پردازي فصيح خرافه گران : کوکب از اقشار متنوع جامعه فرودستان : مرده خانم قليخان (گورکن ) سودجويان و کلفت و دايه : گل ثروتمندان : مختار مريم فاسقان : جيران پزشکان : صادق وراميني خانه داران : فيروزه ، عشرت نمودار شخصيت پردازي از اقشار متنوع جامعه در رمان دل کور مشاغل : «اندکي پيش از اين نيمه شب برفي دکتر صادق آريان خواب عجيبي ديد.