چکیده:
بیشترین دستاوردهای ساختارگرایی و بسیاری ازمحدودیّتهای آن در زمینة روایتشناسی که به شیوة بررسی قصّههای عامیانه انجام شد، توسّط پراپ و استراوس بود. علاوه بر بینش تأثیرگذار این دو پژوهشگر، خمیرمایه و سرشت مصالح اساطیری و افسانهها هم عاملی برای پژوهش گردید؛ به علاوه، این داستانها قابلیّت این را دارندکه سرچشمة شناسایی داستانهای عصر مدرن قرارگیرند. پراپ از نویسندگان برجستة مکتب فرمالیست روس، با تدوین کتاب «ریختشناسی قصّههای پریان» و اثبات ساختار یکسان برای این قصّهها، از آغازگران علم روایتشناسی جدید شد و با این نگاه، امکان مطالعة بسیاری از قصّهها را به شیوهای علمی و کاربردی برای پژوهشگران فراهم نمود.
تحلیل ساختاری که درحوزة ادبیّات( فارسی و دیگر زبانهای محلّی در ایران) مورد توجّه قرارگرفته، گامی درجهت شناخت دقیق و همه جانبة این آثاراست. نوشتار حاضر میخواهد تا یکی از بیتهای کُردی با عنوان «شورمحمود و مرزینگان» را براساس نظریّة ولادیمیر پراپ، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و موافقت الگوی ساختاری پراپ را با افسانههای کردی نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
بررسي ساختار روايي بيت کردي «شورمحمود و مرزينگان » براساس نظريۀ پراپ 1 زهرا منتظرپناه کارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه قم تاريخ دريافت : ١٣٩٥/٠٨/٠٨ تاريخ پذيرش : ١٣٩٥/٠٩/٢١ چکيده بيشترين دسـتاوردهاي سـاختارگرايي و بسـياري ازمحـدوديت هـاي آن در زمينـۀ روايت شناسي که به شيوة بررسي قصه هاي عاميانه انجام شد، توسط پـراپ و اسـتراوس بود.
به اين ترتيب که درآغاز، ريخت شناسي وخويشکاري در قصه هاي عاميانه مورد بررسي قرارگرفته و در ادامه به تحليل ادبيات کردي و ريخت شناسي بيت «شورمحمود و مرزينگان » از منظومۀهاي عاشقانۀ کردي، پرداخته شده است .
بيت «شورمحمود و مرزينگان » مانند بيش تر منظومه هاي عاشقانۀ سنتي فارسي، داراي ساختار داستاني و الگوي زنجيره اي خاصي است که در اين نوشتار، مطابقت آن با الگوي تحليل ساختاري پراپ ، موافقت اين الگو با داستان و زنجيره هاي نامرئي آن مشخص ميشود.
دلتنگي شورمحمود عاملي است که باعث ميشود وي به همراه چهل سوار و پنهان از چشم مامه رش براي ديدن مرزينگان به بينار ميرود و پس از سه روز، دوباره به ترکه و ترکمان بازميگردد.
براي مثال ، جهانگيربگ ؛ مرزينگان ، شورمحمود و سواران همراهش از اشخاص مثبت قصه و مامه رش ، کدخدايان ، حاکمان ترکه و ترکمان و پلبان ، شخصيت هاي منفي قصه اند و نام و القاب منفي و مثبت ايشان ، همخوان با کنش آنان است .
»(صادق زاده ، ١٣٩٢: ٢٢٧) در افسانه ها و قصه هاي عاميانه نيز توجه خاصي به اعداد رمزي شده است و اين امر در بيت «شورمحمود و مرزينگان » هم وجود دارد.