چکیده:
هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه بین بنیانهای اخلاقی با رضایت از زندگی کارکنان زن با آزمون نقش میانجی نگرش مذهبی و رفتار اجتماعی بود. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن آموزش و پرورش شهرستان بجنورد به تعداد 2709 نفر بود و نمونه با استفاده از فرمول کوکران 336 نفر محاسبه گردید که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بنیانهای اخلاقیهایت و گراهام (2007)، نگرش مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1379)، پرسشنامه رفتار اجتماعی– انتظاری هنریکسن و کلارک (2003) و پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985) بوده که روایی صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ تایید شد. ضریب آلفا به ترتیب (79/0)، (93/0)، (74/0) و (71/0) برآورد گردید. برای تجزیهوتحلیل یافتهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و معادلات ساختاری از نرمافزار spss 21 و لیزرل 1/8 استفاده شد. تحلیل یافتهها نشان داد که بین بنیان های اخلاقی و مولفه (انصاف)، نگرش مذهبی و مولفههای (باور دینی و نمود اجتماعی) و رفتار اجتماعی با رضایت از زندگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، اما بین مولفههای (مراقبت/ آسیب، وفاداری، احترام، خلوص) مربوط به بنیانهای اخلاقی با رضایت از زندگی رابطه وجود ندارد. یافتههای حاصل از فرضیه اصلی نشان میدهد که بین بنیانهای اخلاقی با نقش میانجی نگرش مذهبی و رفتار اجتماعی با رضایت از زندگی کارکنان زن رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان میدهد مذهب و رفتارهای اخلاقی و اجتماعی هنجار در میزان رضایت از زندگی زنان تاثیر دارند.
The purpose of this study was to Investigating the relationship between ethical foundations and life satisfaction of female employees with mediating role of religious attitude and social behavior. The research is applied in terms of purpose and descriptive method. The statistical population includes all 2709 female employees of education and training in Bojnourd and the sample is 336 according to Cochran formula and they were selected by stratified random sampling. The instrument was the 32 item questionnaire on ethical foundations Haidt and Graham (2007), religious attitude of Khodayari-Fard et al. (2000), Exposure-Exercise Henrikhsson & Clark (2003) and Life Satisfaction Dinner et al (1985). The content validity and reliability of the questionnaires were confirmed by Cronbach's alpha method. The alpha coefficient was estimated (0.79), (0.93), (0.74) and (0.71) respectively. To analyze the findings, Pearson correlation coefficient, regression and structural equations were used using SPSS 21 and Liserl 8/1 software. The results showed there is a significant relationship between the ethical foundations and components (fairness), religious attitudes and components (religious belief and social representation), and social behavior with life satisfaction. There is no relationship between the components (care / injury, loyalty, respect, Sincerity) of moral foundations with life satisfaction. The main hypothesis shows that there is a significant relationship between ethical foundations, religious attitude and social behavior with satisfaction of life.
خلاصه ماشینی:
ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بنيان هاي اخلاقي هايت و گراهام (٢٠٠٧)، نگرش مذهبي خداياري فرد و همکاران (١٣٧٩)، پرسشنامه رفتار اجتماعي – انتظاري هنريکسن و کلارک (٢٠٠٣) و پرسشنامه رضايت از زندگي دينر و همکاران (١٩٨٥) بوده که روايي صوري و محتوايي و پايايي پرسشنامه ها با روش آلفاي کرونباخ تاييد شد.
يافته هاي حاصل از فرضيه اصلي نشان مي دهد که بين بنيان هاي اخلاقي با نقش ميانجي نگرش مذهبي و رفتار اجتماعي با رضايت از زندگي کارکنان زن رابطه مثبت و معني داري وجود دارد.
social behavior برخي پژوهش هاي انجام شده در رابطه با متغيرهاي پژوهش عبارتند از: يافته هاي اتابک ، پويان لقب و اتابک (١٣٩٦) نشان داد که بين ابعاد مختلف دينداري و ميزان رضايت از زندگي در دانشجويان دانشگاه فرهنگيان ياسوج ، رابطه وجود دارد.
لذا سؤال اصلي پژوهش حاضر اين است که «آيا بين بنيان هاي اخلاقي، نگرش مذهبي و رفتار اجتماعي با رضايت از زندگي کارکنان زن آموزش وپرورش شهرستان بجنورد رابطه وجود دارد؟».
134 بحث و نتيجه گيري هــدف از انجام پژوهش حاضر، تبيين رابطه بين بنيان هاي اخلاقي با رضايت از زندگي کارکنان زن با آزمون نقش ميانجي نگرش مذهبي و رفتار اجتماعي بود.
نتيجه آماري نشان داد که بنيان هاي اخلاقي با رضايت از زندگي رابطه مســتقيم معناداري ندارد اما با نقش ميانجي نگرش مذهبي و رفتار اجتماعي اين رابطه مثبت و معنادار خواهد بود.
يافته هاي حاصل از فرضيه اصلي پژوهش نشان داد بنيان هاي اخلاقي، نگرش مذهبي و رفتار اجتماعي با رضايت از زندگي کارکنان زن آموزش وپرورش شهرســتان بجنــورد رابطه معني داري وجود دارد.