چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی با رویکرد هیجان مدار بر شادکامی و تابآوری زوجین میباشد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی از نوع خط پایهی چندگانه همزمان بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مرکز زوج درمانی طلیعه مهر در شهر تهران (149 زوج) بود، که با روش نمونهگیری هدفمند و داوطلبانه 6 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. سپس رویکردهای زوج درمانی در دوگروه واقعیتدرمانی و هیجانمدار برای هر زوج به همراه پیگیری دو ماهه انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها، مقیاس شادکامی آکسفورد آرگایل، مارتین و کراسلند (1989) و مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2003) بود. دادهها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تابآوری زوجها شده (۰۶/%۶۱ و 31/49% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۰۵/%۶۰ و 88/51% بهبودی). همچنین زوج درمانی هیجان مدار به ترتیب باعث افزایش شادکامی و تابآوری زوجها شده (۰۶/%۲۸ و 87/28% بهبودی) و اثر آن به ترتیب تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (۸۱/۲۶% و 73/29% بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنیدار بودن این تغییرات بود (05/ 0>p). نتیجهگیری: نتایج گویای اثربخشی مداخلات زوج درمانی مبتنی بر واقعیت درمانی و هیجانمدار در افزایش شادکامی و تابآوری زوجین ناسازگار بود و رویکردهای یاد شده میتواند میزان مطلوبی از تغییرپذیری شادکامی و تابآوری زوجین را در شرایط ناسازگاری زوجها تبیین نماید.
Aim: The purpose of this study is to investigate the effectiveness of reality-based and emotionally focused couple therapy (EFCT) interventions on the happiness and resilience of couples. Methods: The method of the present study was a single case experimental design of multiple simultaneous baselines. The statistical population of the study were maladapted couples referred to Talieh Mehr Couple Therapy Center in Tehran (149 couples), in which 6 couples were selected as a sample by purposive and voluntary sampling method. Then, the approaches were performed in pairs for reality therapy and EFT for each couple with a two-month follow-up. The standard Oxford happiness (Argyle, Martin, Crossland, 1989) and Conor-Davidson resilience (Conor-Davidson, 2003) questionnaires were completed as data collection tools. Data were analyzed by visual mapping, stable change index, and recovery percentage formula. Results: The results showed that reality therapy-based couple therapy increased the happiness and resilience of couples (61.06% and 49.31% recovery, respectively) and its effect was maintained until the end of the two-month follow-up period (60.05% and 51.88% recovery). Also, EFCT increased the happiness and resilience of couples, respectively (28.06% and 28.87% recovery) and its effect was maintained until the end of the two-month follow-up period (26.81% and 29.73%, recovery). The index of their change in reliability also indicated that these changes were significant (p Conclusion: The results showed the effectiveness of couple therapy interventions based on reality therapy and EFT on increasing the happiness and resilience of incompatible couples and the mentioned approaches can explain the desirable degree of variability of happiness and resilience of incompatible couples.
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه گفته شد، رويکرد زوج درماني هيجانمدار که رويکردي ساختاريافته و کوتاه مدت است ، کاربرد گستردهاي در حل مشکلات هيجاني و عاطفي )صيادي و مدني٢، ١٧•٢( و تعارضات زوجها دارد )سيدآبادي، نورانيپور و شفيع آبادي، ١٣٩٩(، همچنين منجر به افزايش ابعاد تابآوري در زوجين ميگردد )رئيسي، محمدي، زارعي، نجارپوريان، ١٣٩٧(.
همچنين نتايج پژوهشهاي انجام گرفته ، اثربخشي زوج درماني هيجانمدار بر ابعاد مختلف روابط زناشويي مانند غني سازي رابط ه زناشويي )جلالي شاهکوه، مظ اهري، کيامنش و احدي، ١٣٩٦(، صميميت جنسي و بخشودگي بين فردي زوجين متعارض )رحيمي و موسوي، ١٣٩٩(، افزايش خودمتمايزسازي زوجين )صمدي کاشان، جعفري و آسايش ، ١٣٩٥( و بهبود صميمت و پيوند رابط ه بين زوجين )جعفري، حاج حسيني و غباري بناب، ١٣٩٧( را نشان داده است .
از اين رو سوالي که در پژوهش حاضر مط رح ميشود اين است ، آيا مداخلات زوج درماني مبتني بر واقعيت درماني و رويکرد هيجانمدار بر شادکامي و تابآوري زوجين اثربخش است ؟ و آيا بين اثربخشي اين دو رويکرد تفاوت معنيداري وجود دارد؟ روش پژوهش حاضر از نوع نيمه آزمايشي با طرح تک موردي از نوع خط پايه ي چندگانه همزمان به همراه پيگيري دو ماهه بود.
روند تغيير نمره هاي زوجين در مقياس شادکامي در مراحل خط پايه ، مداخله و پيگيري )سه زوج گروه زوج درماني هيجان مدار( جدول ٤ نشان ميدهد زوجهاي اول تا سوم تحت زوج درماني مبتني بر واقعيت درماني در مرحله مداخله به ترتيب ٦٤/٥٥؛ ٥•/٥٧ و ٦١/٥٧% و درصد کل ٦•/٦١ بهبودي را نشان دادند؛ همچنين شاخص پايا )٢/٨٩، ٢/٨٧ و ٢/٨٦( بود که بيشتر از مقدار استاندارد ١/٩٦ ميباشد و نشاندهنده اثربخش بودن روش واقعيت درماني بر شادکامي بود.