چکیده:
در این مطالعه با توجه به اهمیت موضوع جرم و اثرهای زیانبار اجتماعی_اقتصادی آن، پس از تصریح مدل به بررسی عوامل اقتصادی مؤثر (نرخ بیکاری، نرخ تورم و نرخ ارز حقیقی) بر جرم و جنایت با استفاده از مدل مارکوف_سوئیچینگ و دادههای سری زمانی (1360-1394) در ایران پرداخته شده است. محور اصلی مقاله دو متغیر جرم و بیکاری است و دیگر متغیرهای اثرگذار در قالب بردار متغیرهای کنترل وارد مدل شدهاند. نتایج نشان میدهد که رابطه بین بیکاری در سطوح بالای جرم مثبت و مستقیم بوده و در سطوح پایین جرم رابطه منفی وجود دارد، و دیگر متغیرهای اقتصادی نیز مانند نرخ ارز حقیقی، نرخ تورم اثر مثبت بر ارتکاب جرائم دارند. جرم بهعنوان یک پدیده اجتماعی همانند دیگر پدیدههای اجتماعی، دارای ابعاد مختلفی است و عوامل متعددی میتواند در پیدایش آن نقش داشته باشد و به همین دلیل تغییر و تحول پدیدههای اجتماعی به کندی صورت میگیرد. بنابراین اگر محیط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در میزان جرم تأثیر مستقیم دارد، به صرف تشدید مجازات برای مجرمان یا برخورد شدید نیروهای انتظامی با آنان یا ایجاد رفاه اقتصادی و بالا بردن سطح معیشت زندگی، نمیتوان از بروز جرائم در یک کشور جلوگیری نمود، بلکه پیشگیری از ارتکاب جرائم افراد، تلاش همهجانبهای را در تمامی ابعاد طلب میکند تا بتوان در این زمینه به موفقیتهایی دست یافت.
طبقهبندی JEL: D78, K14, C22.
In this study, considering the importance of crime and its harmful socio-economic effects, after specifying the model to investigate the economic factors affecting crime (unemployment rate, inflation rate and real exchange rate) on crime using the Markov-swtiching model and time series data (1984-2013) has been studied in Iran.The main focus of the paper is on crime and unemployment variables and other influential variables have been included in the model of control variables vector.. The results show that the relationship between unemployment at high levels of crime is positive and direct and at low levels of crime there is a negative relationship, and other economic variables such as real exchange rate, inflation rate have a positive effect on crime. Crime as a phenomenon Social, like other social phenomena, has different dimensions, and various factors can play a role in its occurrence, and as a result, social phenomena change slowly. Thus, if the social and economic environment of politics has a direct impact on crime rates, crime cannot be prevented in a country by increasing the punishment for criminals or forcing the police to deal with them or creating economic well-being and raising their standard of living. Preventing the crime of persons requires a comprehensive effort in all its dimensions so as to achieve success in this regard. Classification JEL: D78, K14, C22.
خلاصه ماشینی:
رابطه بين متغيرهاي کليدي اقتصاد و جرم : رهيافت مارکوف - سوئيچينگ 1 حشمت الله عسگري آدناانهشييتارراوقتزصاطد،ب دانشگاه ايلام دانشجوي دکتري اقتصاد، دانشگاه سمنان دريافت ٩٩/٤/٥ پذيرش ٩٩/١٠/١٧ چکيده در اين مطالعه با توجه به اهميت موضوع جرم و اثرهاي زيان بار اجتماعي_اقتصادي آن ، پس از تصريح مدل به بررسي عوامل اقتصادي مؤثر (نرخ بيکاري، نرخ تورم و نرخ ارز حقيقي) بر جرم و جنايت با استفاده از مدل مارکوف _سوئيچينگ و داده هاي سري زماني (١٣٦٠-١٣٩٤) در ايران پرداخته شده است .
نتايج نشان ميدهد که رابطه بين بيکاري در سطوح بالاي جرم مثبت و مستقيم بوده و در سطوح پايين جرم رابطه منفي وجود دارد، و ديگر متغيرهاي اقتصادي نيز مانند نرخ ارز حقيقي، نرخ تورم اثر مثبت بر ارتکاب جرائم دارند.
مهرگان و گرشاسبي فخر (١٣٩٠)، با استفاده از تحليل اقتصادي جرم ، به بررسي ارتباط بين سرقت و نحوه توزيع درآمد در ايران پرداخته است نتايج نشان ميدهد که بين توزيع درآمد و سرقت ، رابطه معني داري وجود دارد، به اين صورت که با تشديد نابرابري درآمد، تعداد جرائم از نوع سرقت نيز افزايش داشته است .
از طرفي با توجه به وجود شکست هاي ساختاري متعدد در اقتصاد ايران به کارگيري مدل مارکوف سوئيچينگ مي تواند به برآورد بدون تورش پارامترهاي کمک شايان توجهي کند، نکته قابل توجه اين است که در سطح داخلي تاکنون مطالعه اي رابطه غيرخطي عوامل اقتصادي مؤثر بر جرم مخصوصا بيکاري را در کنار ساير متغيرهاي اقتصادي (نرخ ارز حقيقي، تورم ) درنظر نگرفته است .