چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بازارگرایی در بهبود و توسعه عملکرد برند شرکتها در تجارت خارجی میپردازد. در این پژوهش محقق بر آن است تا با استفاده از روش تجزیه و تحلیل دادهها به وسیله پرسشنامه از 109 شرکت تجاری تاثیر بازارگرایی را ارزیابی کند. مدل مفهومی پژوهش شامل: مشتری محوری، رقیب محوری، هماهنگی بین وظیفهای، گرایش به برند و علمکرد برند بوده که پرسشنامهای دارای 24 سوال بر اساس این 5 مفهوم یاده شده تهیه و تنظیم گردیده است. چون روش نمونهگیری تصادفی بوده پرسشنامه در بین مدیران یا معاونان مطلع شرکتهای مذبور توزیع و تکمیل سپس جمع آوری شده است. پس از جمع آوری دادهها و آزمون فرضیه اصلی از روش مدل یابی ساختاری که یک تکنیک چند متغیری و نیرومند از خانواده رگرسیون است، متغیرها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج یافتهها حاکی از آن است بازارگرایی با ابعاد مشتری گرایی، رقیب گرایی، هماهنگی بین وظیفهای، برندگرایی و علمکرد برند تاثیر مثبت و معنی داری بر گرایش به برند است. همچنین برندگرایی تاثیر مثبت و معنی داری بر عملکرد برند دارد.
This abstract studies the effects of market orientations on international trade promotion. The researcher tends to determine market orientation efficiency by analyzing 109 questionnaires; which were answered by international trade companies. Research conceptual model includes customer orientation, competitor orientation, corporate responsibilities, brand interest and brand productivity. The questionnaire contains 24 questions based on the 5 mentioned conceptions. The questionnaires have been handed out and answered by cognizant and hypothesis examining, SEM method, which is multivariate and potent method of regression, has been used to examine the variables. The finding illustrates that market orientation with qualities such as customer orientation, competitor orientation, corporate responsibilities, brand interest and brand productivity has a positive impact on brand operation.
خلاصه ماشینی:
برای درک تاثیرات این برنامه ها، متخصص های بازاریابی باید بتوانند عملکرد برند را با بهره گیری از تحقیقات بازار به درستی درک کنند و مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند.
یکی از شیوه های مناسب در این خصوص استفاده از زنجیره ارزش برند 4 است، زنجیره ارزش برند، ابزاری است که برای ردیابی فرایند ایجاد ارزش برندها با هدف درک بهتر تاثیرات مالی، هزینه ها و سرمایه گذاری بازاریابی سازمان روی برند انجام می شود.
سیستم سنجش ارزش ویژه برند مجموعه ای از رویه های تحقیقاتی است که برای ارائه اطلاعات دقیق، کاربردی و مناسب (در بهترین زمان) توسط بازاریابان مورد استفاده قرار می گیرد تا آنها بتوانند بهترین تصمیمات عملیاتی و تاکتیکی را در کوتاه مدت و موثرترین تصمیمات استراتژیک را در بلندمدت اتخاذ کنند (مهرجو، 1396).
همچنین نتایج نشان داد که؛ قابلیت بازاریابی و یادگیری مبتنی بر بازار به صورت غیرمستقیم و از طریق بازارگرایی عملکرد برند را تحت تأثیر قرار می دهد.
احمد و اقبال در سال 2015، در تحقیق تحت عنوان؛ تأثیر بازارگرایی و برند گرایی بر عملکرد برند، نشان دادند که دو بعد مشتری محوری و هماهنگی بین وظیفه ای از ابعاد بازار محوری بر برندگرایی تأثیر مثبت دارد.
این پژوهش همچنین تاثیر عناصر آمیخته ی بازاریابی را بر آگاهی از برند مورد مطالعه قرار داده است.
نتايج آزمون فرضیات پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نتایج و پیشنهادات در این پژوهش تاثیر تأثیر بازارگرایی در بهبود و توسعه عملکرد برند شرکت ها در تجارت خارجیمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.