چکیده:
قرابت رضاعی از مسایل مشترک فقهی و جزء احکام امضایی اسلام بوده و در این راستا دین مبین اسلام به این موضوع اهتمام ویژه ای داشته و در این خصوص آیات و روایات متعددی دال بر این موضوع می باشد ، ضمنا بر مبنای نظریات فقهای امامیه و فقهای عامه نکاح دارای موانعی می باشد که برخی دایمی و برخی موقت می باشند که نکاح با محارم رضاعی جزء موانع دایمی می باشد. این مقاله شامل سه پرسش است که نخست: مبانی حرمت نکاح با محارم رضاعی در فقه امامیه و قانون احوال شخصیه مصر شامل چه چیزی می شود؟ دوم: شرایط و کیفیات رضاع از دیدگاه فقه امامیه و قانون احوال شخصیه مصر چگونه ارزیابی می شود؟ سوم: آثار قرابت رضاعی در فقه امامیه و قانون احوال شخصیه کدام است؟ در ابتدا این فرضیه متصور است که مبانی حرمت نکاح با محارم رضاعی در دو حوزه شامل کتاب ، سنت و اجماع می شود. در ادامه به نظر می رسد ، شرایط و کیفیات رضاع در این حوزتین دارای برخی نقاط اشتراک و افتراق بوده و در پایان آثار قرابت رضاعی شامل: حرمت نکاح، ایجاد محرمیت در فرزند خواندگی ، جواز نظر ، خلوت و مسافرت ،عدم توارث و نفقه ، عدم سقوط قصاص و پذیرش شهادت مرتضع می باشد. روش تحقیق در این مقاله تبیینی و مقایسه ای و روش گردآوری داده ها ، کتابخانه ای و ابزار گردآوری داده ها عمدتا از طریق فیش برداری است.یافته های تحقیق بر این مبناست که مبانی حرمت نکاح با محارم رضاعی در دو حوزه بررسی و با توجه به مستندات فقهی به شرایط و کیفیات رضاع در فقه امامیه و احوال شخصیه مصر پرداخته و در پایان به آثار قرابت رضاعی اشاره دارد.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي تحقيق بر اين مبناست که مباني حرمت نکاح با محارم رضاعي در دو حوزه بررسي و با توجه به مستندات فقهي به شرايط و کيفيات رضاع در فقه اماميه و احوال شخصيه مصر پرداخته و در پايان به آثار قرابت رضاعي اشاره دارد.
ضمنا در خصوص بررسي تطبيقي حرمت نکاح با محارم رضاعي در فقه اماميه و قانون احوال شخصيه مصر پژوهشي که جامعيت و مالکيت لازم را داشته باشد انجام نشده است وليکن در اين راستا مطالعات و تحقيقاتي انجام شده ، که به شرح ذيل مي باشد: جناب آقاي سيد ابوالقاسم نقيبي و زري زماني در مقاله اي با موضوع «حرمت موبد و مصاديق آن در حقوق ايران و مصر» بيش تر به محارم نسبي و سببي پرداخته و کم تر به محارم رضاعي پرداخته است .
بنابراين بر اساس تحقيقات علمي دانشمندان ، نکاح يا محارم رضاعي باعث مضرات متنابعي به مرضعه مي شوند که عبارت اند از: ٤-٢- ١آثار جسمي شير دادن کودک به اندازه اي که موجب رشد و نمو او باشد، نوعي رابطه ي طبيعي ايجاد مي کند که همانند خويشاوند نسبي است و حقوق نبايد آن را ناديده بگيرد، فرزند نسبي از خون مادر تغذيه کرده و رابطه اي خوني بين اين مادر و فرزند وجود دارد، فرزند رضاعي هم از شير مادر رضاعي که از خون اوست پرورش يافته است ، پس نوعي هم خوني در او ايجاد مي گردد (صفايي و همکاران ،۱۳۷۸، ۸۸/۲) و درجايي ديگر فلسفه ي حرمت نکاح با خويشاوندان رضاعي اين است که با پرورش گوشت و استخوان کودک يا شير شخص معيني ، شباهت به فرزندان او پيدا مي کند در حقيقت هرکدام جزئي از بدن آن مادر محسوب مي گردند و همانند دو برادر نسبي هستند( مکارم شيرازي ، ۱۳۰۷ ش ، ۴۱۱/۴ )شايد به خاطر همين تأثيرات که در بحث رضاع فقها قائل به عدم واگذاري مرتضع به زن کافره مي باشند و در صورت اضطرار زن کافره مي بايست از خوردن غذاهاي حرام اجتناب کند.