چکیده:
کتاب کلیله و دمنه یکی از آثار با ارزش و معتبر زبان فارسی است که از زمان پیدایش آن تاکنون در میان اهل علم و ادب به ویژه فارسی زبانان مورد توجه خاص و عام بوده است. این کتاب از سرزمین هند آمده و از افسانههای کهن هندی سرچشمه گرفته است. کلیله و دمنه همچنین یکی از کتابهای مشهور جهان در حوزهی ادب تعلیمی از نوع تمثیلی است که در قالب داستانهایی از زبان حیوانات و در هیات فابل (fable) نوشته شده و در صدد یافتن چارهای برای رفع مشکلات مردم و دفع ظلم و فساد است. کلیله و دمنه دارای مضامین اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و کلامی میباشد. قسمتهایی از حکایتهای کلیله و دمنه بر مسأله سیاست مدن و بررسی آیین کشورداری تأکید دارد. رعایت اصول و موازین اخلاقی مانند عدالت، جبر و اختیار، رعیتپروری، رازداری، امنیت، خردورزی، مشورت، اتحاد، قناعت، اعتقاد به تقدیر و سرنوشت، قدرت اهورایی و دارای پیوندی استوار با شیوه شخصی پادشاهان و حاکمان از موضوعات اصلی این بخشهاست. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی و به شیوهی مطالعات کتابخانهای است. نتیجهی حاصل نشاندهنده وجود مولفههای نظامی طبقاتی در نگاه نویسندگان کلیله و دمنه و گرایش به خلق داستانهایی با مضمون سیاسی است.
خلاصه ماشینی:
کليله و دمنه همچنين يکي از کتاب هاي مشهور جهان در حوزه ي ادب تعليمي از نوع تمثيلي است که در قالب داستان هايي از زبان حيوانات و در هيات فابل (fable) نوشته شده و در صدد يافتن چاره اي براي رفع مشکلات مردم و دفع ظلم و فساد است .
پيشينه پژوهش : خليل خطيب رهبر(١٣٧٩) ترجمه کليله و دمنه را از آثار نويسندگان مختلف را مورد بررسي قرار داده است ، اين کتاب مختصري از احوال نصرالله منشي نگارش شده و در باب برزويه طبيب ، شير گاو، باز جست کار دمنه با معني و نکته هاي دستوري نوشته شده است .
باختر عباسي (١٣٩١) پايان نامه کارشناسي ارشد خود را تحت عنوان بررسي حکمت عملي در کليله و دمنه و مرزبان نامه و مقايسه آن ها، موازين حکمت عملي را در اين دو کتاب در سه سطح : سياست ذات (اخلاق )، سياست تبع (تدبير منزل ) و سياست مدن (اصول مملکت داري )، بررسي و ارزيابي و با يکديگر مقايسه کرده است .
٢-٢-٢-کليله و دمنه تنها نمايش جنبه هاي دروني انسان نيست ، بلکه يک پردازش جامعه شناسانه است که اصناف و قشرهاي اجتماعي را بازشناسي مي کند و آن را مايه تحقيق درعلم سياست مدن قرار مي دهد و مبناي اخلاق عملي است که به صورت تمثيل گفته شده است تا پاي بندي غيرمستقيم باشد، زير اندرز مستقيم را حکما شايسته ندانسته اند، چون موجب ستيز و دفاع مي گردد.