چکیده:
تئاتر خیابانی محدود به دیوارهای سالن نمایش نمیشود و حوزهی تاثیرگذاریاش بهسوی خیابانها و اجتماعات گسترده میشود. هنرمندان این عرصه با هدف مشارکت هرچه بیشتر با مخاطبان به شکستن قواعد سنتی صحنههای ایتالیاییوار مبادرت میورزند. آنان خود را به واقعیتها و مشکلات اجتماعی جامعه متعهد میدانند و تئاتر خیابانی را به ابزاری برای ایجاد دگرگونی و تغییر در زندگی مردمی بدل میسازند که بهدلایل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی امکان برقراری ارتباط با آنها توسط تئاتر مرسوم امکانپذیر نیست. به نظر میرسد که بهرهگیری از نظریات زیباییشناسانه و تربیتی دیویی میتواند در جهت افزایش کارکرد اجتماعی و هنری تئاتر خیابانی مفید و مثمر ثمر واقع شود. زیرا دیویی نیز رفعت هنر را در وجه کارکردی آن میداند و معتقد است برای اینکه چیزی دارای ارزشی انسانی گردد، باید بهنحوی هم نیازهای سازوارهی انسانی را تامین کند و هم زمینهی بهبود زندگی را فراهم سازد. دیویی هدف فلسفه را تحول اجتماعی میدانست از همین رو به تعلیموتربیت برای دستیابی به تحول موردنظرش توجهی ویژه داشت. هدف تربیتی دیویی، آماده کردن فرد برای تفکر، تجربه، زندگی اجتماعی و در تعریف ویژهی او رسیدن به رشد است.
مبنای اصلی در نگارش این مقاله روش یافتهاندوزی کتابخانهای است که با مددجویی از فلسفهی زیباییشناختی و تربیتی دیویی، پژوهشی کاربردی برای توانمندسازی تئاتر خیابانی ارائه میدهد و نشان میدهد که تئاتر خیابانی میتواند باتکیهبر اندیشههای دیویی و با نمایش موضوعات مرتبط با زندگی روزمره در جهت بهبود و تغییر شرایط زندگی و رشد زیست اجتماعی، فردی و اخلاقی شهروندان موثر باشد و با ایجاد همدلی در میان اعضای جامعه، آنان را به متحدانی در عرصهی فعالیتهای اجتماعی بدل سازد. پژوهش حاضر میکوشد تا با بهرهگیری از تاملات زیباییشناسانه و تربیتی دیویی برای هنرمندان دلمشغول به تئاتر خیابانی زمینهای را فراهم کند که به کنشگران توانمند عرصهی اجتماعی در ساخت جامعهای بهتر بدل گردند.
Transcending the confines of the playhouse, street theater expands
its scope of influence over streets and communities and goes beyond the
traditional rules of the classical stage to establish a deeper connection
with different audiences. Street theater artists commit themselves to the
realities and issues of society and use the street theatre as a medium to make
a difference in the lives of those people with whom conventional theater
fails to communicate due to political, economic, and cultural reasons. John
Dewey’s views on aesthetics and education seem useful for improving
the social and artistic function of street theater, because he prioritizes the
functional aspect of art, maintaining that for things to be valued by humans,
they need to both fulfill human organismic needs and pave the way for the
improvement of lives. To Dewey, the job of philosophy was creating social
change, which, he believed, is achievable through education. Based on his
point of view, experience shapes the basis of education, the goal of which is
to prepare individuals for active and positive participation in society and, as
he puts it, “achieving greater growth”.
Conducted as desk research, the present study consulted Dewey’s
philosophy of aesthetics and education to offer pragmatic ways to empower
street theater. The effort found that by relying on Dewey’s ideas and by
portraying themes of everyday life, this form of theater can make use of
its potentials to change lives and inspire the social, individual, and moral
growth of citizens. Moreover, street theater can create empathy among
members of society, making them a united whole when it comes to tackling
social issues. It is hoped that the study use of Dewey’s philosophy as a
source can help street theater artists become accomplished social activists
who make society a better place.
خلاصه ماشینی:
به نظر مي رسد که بهره گيري از نظريات زيبايي شناسانه و تربيتي ديويي مي تواند در جهت افزايش کارکرد اجتماعي و هنري تئاتر خياباني مفيد و مثمرثمر واقع شود، زيرا ديويي نيز رفعت هنر را در وجه کارکردي آن مي داند و معتقد است براي اينکه چيزي داراي ارزشي انساني گردد، بايد به نحوي هم نيازهاي سازواره ي انساني را تأمين کند و هم زمينه ي بهبود زندگي را فراهم سازد.
مبناي اصلي در نگارش اين مقاله روش يافته اندوزي کتابخانه اي است که با مددجويي از فلسفه ي زيبايي شناختي و تربيتي ديويي ، پژوهشي کاربردي براي توانمندسازي تئاتر خياباني ارائه مي دهد و نشان مي دهد که تئاتر خياباني مي تواند با تکيه بر انديشه هاي ديويي و با نمايش موضوعات مرتبط با زندگي روزمره در جهت بهبود و تغيير شرايط زندگي و رشد زيست اجتماعي ، فردي و اخلاقي شهروندان موثر باشد و با ايجاد همدلي در ميان اعضاي جامعه ، آنان را به متحداني در عرصه ي فعاليت هاي اجتماعي بدل سازد.
هنرمندان تئاتر خياباني نيز با اجراي نمايش در محيط زندگي روزمره ، آن را به محيطي صميمي براي ايجاد ارتباط ميان افراد جامعه بدل مي سازند، زيرا به علت نزديکي فضاي نمايش با محل زندگي ، کار و ساير فعاليت هاي اجتماعي ، نوعي «فضاي رواني »٧ براي مخاطبين پديد مي آيد، فضايي که موجب ترغيب آنها به مشارکت در نمايش و يا حداقل توجه کافي به آن مي شود (سرسنگي ، ١٣٨٩: ٨٢).
New York, Cambridge University Press.