چکیده:
مانی از جملة حکما و متفکرانی است که پس از خویش بیشترین تأثیر را در حوزۀ عرفان نظری ایران گذاشته است. عقاید وی دربارة انسان ایزدی یا قدیم و نبردش با ابلیس، اعتقاد او به دو بُن (= سپنته مینو و انگره مینوی دین زردشتی، احمد و ابلیس موردنظر حلاج، احمد غزالی و عینالقضات)، جدا ساختن روح از کالبد، تجلّی و تمثّل عیناً با بعضی از تفاوتها به تصوّف کهن ایرانی -که عینالقضات هم از جملۀ میراثداران این تصوف است- انتقال یافته است. هدف بنیادین پژوهش، تعیین، تبیین و تحلیل میزان انطباق اندیشههای عرفانی عینالقضات همدانی با مانی در حوزههای یاد شده است. فرضیة پژوهش عبارت است از تأثیرپذیری باواسطة عینالقضات از مانی در حوزة دوبُن و تأثیر پذیری بیواسطة وی از مانی در حوزة تجلّی، تمثّل و جدا شدن روح از کالبد تا آنجا که میتوان حکم کرد که عرفان عینالقضات در حقیقت امتداد عرفان مانی در سه حوزة بیان شده اخیر بوده است. نتیجه پژوهش عبارت است از اینکه «مانی و عینالقضات هر دو به این موضوع که هر موجودی در عالم، تمثّلی در ملکوت دارد، متفقالقولاند. مضاف بر آن عینالقضات معتقد است که هر فعلی هم که از آدمی صادر میشود در ملکوت تمثّلی نکو یا زشت دارد». در این پژوهش به شیوۀ توصیفی -تحلیلی به اشتراکات مانی و عینالقضات در حوزۀ اندیشۀ عرفانی پرداخته شده است.
Mani is among the philosophers and mystic scholars who had left the most profound effects on the theoretical grounds of Gnosticism which flourished in Iran after them. His beliefs about the divine or ancient human being, his fight against Iblis, his belief in the two bases of being (Spenta Mainyu and Angra Mainyu in the Zoroastrian religion or Ahmad and Iblis as meant by Halaj, Ahmad Ghazali, and Ayn al-Quzat), separating the soul from the body, mystical manifestation and exemplification were transformed exactly or with slight differences to the realms of ancient Iranian Sufism of which Ayn al-Quzat is a notable inheritor. The basic goal of the present study is to determine, explain, and analyze the degree to which Gnostic thoughts of Ayn al-Quzat Hamadani and Mani agree in the mentioned fields. The research hypothesis comprises the tracing of the mediated influence of Mani on Ayn al-Quzat Hamadani in the field of the two bases and also the unmediated effects of Mani on him in the field of mystical manifestation, exemplification, and the separation of the spirit from the body. This influence has been to such an extent that it can be said that Ayn al-Quzat’s Gnosticism is affected by Mani’s Gnosticism in the three different areas. The results of the study are as follows: Mani and Ayn al-Quzat both agree that every creature in the universe has exemplified alternative in the heavenly world (the Malakot), while Ayn al-Quzat believes that each action that human beings do has a good or bad exemplified reflection in the Malakot. In this research project, a descriptive-analytical method is applied to the common grounds in the mystical thoughts of Mani and Ayn al-Quzat.
خلاصه ماشینی:
عقايد وي دربارة انسان ايزدي يا قديم و نبردش با ابليس ، اعتقاد او به دوُ بن (= سپنته مينو و انگره مينوي دين زردشتي، احمد و ابليس موردنظر حلاج ، احمد غزالي و عين القضات )، جدا ساختن روح از کالبد، تجّلي و تمّثل عيناً با بعضـــي از تفاوت ها به تصـــوّف کهن ايراني -که عين القضـــات هم از جملۀ ميراث داران اين تصوف است - انتقال يافته است .
اهداف کلي اين مقاله به طور مشــخص عبارت اســت از بررســي تطبيقي انديشــه هاي عرفاني عين القضات و ماني ٤ در چهار حوزة «انسان ايزدي يا انسان قديم ، جدا ساختن روح از کالبد، تجّلي و تمّثل » و تبيين وجه اشــتراک و امتياز هر يک از دو انديشــمند بزرگ در حوزه هاي ياد شــده تا آنجا که ســهمِ حقيقيِ ماني در شــکل دهي انديشــۀ عرفاني القضــات آشکار شود.
نگارنده در آغاز پژوهش رئوس انديشۀ عرفاني ماني و عين القضات را با عنايت به رسائل و آثار برجاي مانده از اين دو حکيم و عارف از منابع دست اول و معتبر استخراج کرده ، سپس به بررسي تطبيقي اين انديشه ها در متن مقاله پرداخته و وجوه اشتراک و افتراق انديشه هاي عرفاني دو بزرگوار را بازگو کرده است .
اما در حيطۀ عرفان نظري عقايد عين القضات در باب انســان قديم (= حقيقت محمديه در دورة اســلامي)، تجّلي، تمّثل و آزاد شــدن روح از کالبد با اندک تفاوت جزئي با تعاليم و انديشه هاي مانوي ١اشتراک و مشابهت دارد که به تصوف و عرفان دورة اسلامي انتقال يافته است .