چکیده:
کتاب پارلمان و توسعه اقتصاد ملی در ایرانکتابی است که متکفل بررسی نقش پارلمان در توسعهنیافتگی اقتصاد ملی ایران است. مسئله اصلی کتاب توسعهنیافتگی ایران است؛ اما مؤلف اشارهای به مسئلهدار بودن نقش پارلمان در توسعه نمینماید. کتاب در تبیین نظری مسئله تلاش دارد با گزینش نظریه انتخاب عاقلانه بهعنوان نقطه عزیمت، نظریههای کاتوزیان، لفتویچ و دولت رانتیر را با آن ترکیب کرده تا بتواند توسعهنیافتگی را توضیح دهد. مؤلف در نهایت با تأیید چارچوب نظری خود مدعی است که ترکیب آثار دولت رانتیر و نظام انتخاباتی اکثریتی دودوری بهعنوان بستر ساختارمند کنش کنشگران سیاسی، منجر به تضعیف اقتصاد ملی میشود. مرور انتقادی کتاب نشان میدهند که مؤلف مسئله خود را نتوانسته بهصورت دقیق بیان نماید. نظریههای بکار رفته در پژوهش به شکل ناقص مطرح شدهاند. روش تحقیق وجه انتقادی خود را از دست داده و نظریههای بکار رفته متکفل برقرار روابط بین متغیرها هستند؛ امری که بایستی توسط استدلال انجام میشد. حضوروغیاب کتاب نیز با حضور همهجانبه متغیرها بهصورت معیوبی انجام و نتایج تحقیق از اقتضائات نظری و روشی کتاب منتج نشدهاند. نگارش منحصربهفرد کتاب در ارائه نمودارها و جداول نشان از وضعیت آشفتهای میکند که کتاب گرفتار آن است.
The book “Parliament and the Development of National Economy in Iran” is a book that examines the role of parliament in the underdevelopment of Iran's national economy. The main issue is the book of Iran's underdevelopment, but the author makes no mention of the problematic role of parliament in development. In the theoretical explanation of the problem, the book tries to combine the theories of Katozian, Leftovich, and the rentier state by choosing the theory of rational choice as the starting point in order to explain the underdevelopment. Finally, the author confirms his theoretical framework, arguing that the combination of the effects of the rentier government and the dual-majority electoral system as a structured platform for the action of political actors weakens the national economy. A critical review of the book shows that the author has not been able to express his problem accurately. The theories used in the research are incompletely presented. The research method has lost its critical aspect and the theories used are responsible for establishing relationships between variables; something that had to be done by reasoning. The presence and absence of the book with the comprehensive presence of the variables were done in a defective way and the research results did not result from the theoretical and methodological requirements of the book.
خلاصه ماشینی:
محقق در نهایت با ترکیب نظریه های فوق مدل زیر را استنتاج می کند: مدل دستگاه نظری تحقیق (همان : ٦٣) بستر ساختارمند (S) کنش راهبردی بازیگران (A) دولت افق کوتاه مدت پیگیری منافع سیاست گذاران منتخب رانتیر توسعه (D) سیاست (P) مؤلف بر مبنای منطق قیاسی – قانونی فرضیه زیر را استنتاج می نماید: اگر بستر ساختارمند بر دو بعد دولت رانتیر و افق کوتاه مدت پیگیری منافع سیاسـتمداران منتخب استوار باشد، کـنش راهبـردی سیاسـتمداران منتخـب معطـوف بـه تـأمین رضـایت زودهنگام انتخاب کنندگان است .
حال با توضیح فوق ، مؤلف بر اساس نظریه لفـت ویـچ مـدعی اسـت کـه توسـعه محصـول سیاست های توسعه گرایانه دولت توسعه گرا است (دین پرست ١٣٩١: ٤٠).
در نقد این بخـش از کار مؤلف میتوانیم ادعـا کنـیم کـه اساسـاً تفسـیر مؤلـف از نظریـه لفـت ویـچ اشـتباه و ساده انگارانه است و قلمداد کردن دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولـت توسـعه گـرا 11 اساساً اشتباه و نیازمند مفروضـاتی اسـت کـه در اینجـا ضـرورتی بـرای بیـان آن نیسـت .
حـال ایـن سؤال پیش میآید که تولید ناخالص داخلی چه عیـب و آسـیبی داشـته کـه مؤلـف آن را در چاله های تحلیلی انداخته و در نهایت چیزی از آن بیرون کشیده که نمـیتـوان بـه آن اعتمـاد کرد؛ زیرا اولاً معلوم نیست که آیا جمع نسبت ها از نظر ریاضی منطق درستی دارد یـا خیـر؟ ثانیاً در صورت داشتن منطق ریاضی درست ؛ آیا تقسیم آن بر پـنج صـحیح اسـت یـا خیـر؟ استفاده از محاسبات ریاضی (تقسیم و ضرب نسبت ها) برای این کار با مفروضـاتی درسـت است .