چکیده:
هدف مقاله ارزیابی کتاب مبانی اقتصاد سیاسی است که از دیدگاه مارکسیستی ارایه شده است. مساله مقاله بررسی دیدگاه های مطرح شده درکتاب در مورد اقتصاد سیاسی با توجه به دانش اقتصاد و دلایل علمی است. روش بررسی، اسنادی و تحلیلی است. نتیجه بررسی آنست که دیدگاه های اثر از جهت نگاه به تولید ثروت مادی، توزیع درآمد به تبع مالکیت وسایل تولید، ادوار تاریخ بشر، نیروهای مولد و روابط تولیدی، دیدگاه نسبت به قوانین جامعه، انسان اولیه، ابزار کار و پیدایش زبان، نقش کار در ارزش کالاها، کار مجسم و مجرد، زمان کار اجتماعا لازم، پول به عنوان مقیاس ارزش، ارزش اضافی، وجه طبقاتی جامعه سرمایه داری، سرمایه به عنوان رابطه اجتماعی تولید، کار لازم و کار اضافی، تضاد اساسی نظام سرمایه داری، قیمت کار، سرعت چرخ تولید و دستمزد، انباشت سرمایه و خرابتر شدن شرایط کارگران و ارتش ذخیره صنعتی، رانت زمین و تولید بزرگ مقیاس، مورد نقد است.
The purpose of this article is to evaluate the book entitled” Fundamentals of Political Economy”, which is presented from a Marxist point of view. The method of study is documentary and analytical. The result of the study is that the views of the work are criticized in terms of the production of material wealth, income distribution due to the ownership of the means of production, historical materialism, mode and relation of production, views on the laws of society, primitive man, language, labor theory of value, embodied labor, socially necessary labor time, money as a measure of value, surplus value, capitalist society, capital as the social relation of production, surplus labor, the fundamental contradiction of the capitalist system, the accumulation of capital and the deterioration of the conditions of workers and the industrial reserve army, land rent and large-scale production.
خلاصه ماشینی:
نتیجه بررسـی آنسـت کـه دیدگاه های اثر از جهت نگاه به تولید ثروت مادی، توزیع درآمد به تبع مالکیت وسـایل تولیـد، ادوار تاریخ بشر، نیروهای مولد و روابط تولیدی، دیدگاه نسبت به قوانین جامعه ، انسـان اولیـه ، ابزار کار و پیدایش زبان ، نقش کار در ارزش کالاها، کار مجسـم و مجـرد، زمـان کـار اجتماعـا لازم ، پول به عنوان مقیاس ارزش ، ارزش اضافی، وجه طبقاتی جامعه سرمایه داری، سـرمایه بـه عنوان رابطه اجتماعی تولید، کار لازم و کار اضافی، تضاد اساسـی نظـام سـرمایه داری، قیمـت کار، سرعت چرخ تولید و دستمزد، انباشت سرمایه و خرابتر شـدن شـرایط کـارگران و ارتـش ذخیره صنعتی، رانت زمین و تولید بزرگ مقیاس ، مورد نقد است .
در مقدمـه ،اقتصـاد سیاسی،علمی تعریف شده است که بـا شـالوده تکامـل اجتمـاعی سـر و کـار دارد واقتصـاد سیاسی را علم تکامل روابط اجتماعی- اقتصادی، یعنی روابط تولیدی بین افراد می دانـد کـه به تبیین قوانینی میپردازد که تولید و توزیع ثروت را در جامعه انسـانی، در مراحـل مختلـف تکامل آن تنظیم میکنند(نیکی تین ،١٣٨٧،ص ٢٢).
فصل دوم از تحلیل کالا آغاز میکند و تولید کـالایی، شـیوه پیـدایش آن ، تقسـیم تولیـد کالایی به کالای ساده و سرمایه داری، ارزش مصرفی و مبادله ای کـالا ، تقسـیم کـار بـه کـار مجسم و کار مجرد، کار خصوصی و کار اجتماعی،و تبیین مقدار ارزش یک کـالا را توضـیح میدهد.
عبارت فوق به خوبی نشان میدهد که ماشـین آلات تـازه دارای بـازدهی تولیـدی بیشـتر است که ربطی به افزایش ساعات نیروی کار یا بالا رفتن مهـارت نیـروی کـار نـدارد و ایـن نقض نظریه ارزش اضافی مارکس است .