چکیده:
زمینه و هدف
استقبال یعنی بهره گیری از یک شعر سرمشق که از نظر شاعر استقبال-کننده فرم و شکل و طرحی کامل دارد و در میان مردمان جایگاهی یافته است. شاعر میکوشد با اعمال برخی تغییرات طرحی نو در آن افکند و از یادآوری شعر استقبالشده درجهت القای بیشتر مفهوم به مخاطب بهره برد. با این وصف، بهره بردن و وامگیری خصیصه عمده استقبال است؛ بهره مندی از موسیقی و ساختاری که در طول زمان آشنا و پسندیده شده است و واژههایی که در میان متن سرمشق خوش نشسته و با دیگر عناصر شعر هماهنگ شده است. این نوشته تاثیرپذیری شاعران سبک عراقی (برای نمونه عطار، سعدی و حافظ) را از شعر سرمشق (اشعار سنایی، خاقانی و سلمان که خود نیز عراقیسراست) در سه سطح زبانی و بیانی و فکری نشان میدهد و همسو بودن یا نبودن آنها را میسنجد.
روش مطالعه
روش تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی - توصیفی است
یافتهها
شاعرانی که از نظر عقیدتی با کسی همسو و همجهتند، در استقبال از وی، ایده های اصلی و افکار را از او وام میگیرند و از استقبال عناصر اصلی ساختار و موسیقی سروده سرمشق، همچون دیگر عناصر سبکی شعرشان، برای برجستهتر ساختن محتوای سخن خود سود میجویند و بسیاری از استقبالها برای طبعآزمایی یا قدرتنمایی نیست.
نتیجهگیری
در مبحث استقبال شعر سرمشق گاه از لحاظ بلاغی چنان تاثیرگذار است که شاعر وام گیرنده بدنبال محملی تازه برای اندیشه و مسیله عاطفی نیست و اگر بدنبال نو کردن معانی باشد و بافت موقعیتی شعر را تغییر دهد، تصویر، موسیقی و دیگر روابط و عناصر شعر را تغییر چندانی نمیدهد. شاعر تاویلگری مثل حافظ، در استقبال، ضمن بهره مندی از رابطه بینامتنیت، قدمی دیگر درجهت تغییر بافت کلام برمیدارد و با تاویلهای ذهنی جلوه ای تازه به شعر میبخشد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Welcoming means using an exemplary poem that according to the welcoming poet has a complete form, shape and design and has found a place among the people. The poet tries to put a new design in it by making some changes and uses the reminder of the welcomed poem in order to instill more meaning in the audience. However, taking advantage and borrowing is a major feature of welcome; Benefit from music and structure that has become familiar and well-liked over time, and words that sit well in the sample text and harmonize with other elements of the poem. This article shows the influence of Iraqi style poets (for example, Attar, Saadi and Hafez) on the model poetry (poems of Sanai, Khaghani and Salman, who is also Iraqi) on three levels of language, expression and thought and measures whether they are consistent or not. .
METHODOLOGY: The research method in this article is analytical-descriptive.
FINDINGS: Poets who are ideologically aligned with someone, in welcoming him, borrow the main ideas and thoughts from him and by welcoming the main elements of structure and music of the model, like other stylistic elements of their poetry, to highlight the content. Their words are profitable, and many greetings are not for the sake of experimentation or empowerment
CONCLUSION: In the matter of welcoming poetry, the example is sometimes so rhetorically effective that the borrowing poet is not looking for a new impetus for thought and emotional issue, and if he seeks to renew meanings and change the situational context of poetry, image, music and other relationships and It does not change the elements of the poem much. An interpretive poet like Hafez, in welcoming, while taking advantage of the intertextual relationship, takes another step towards changing the texture of speech and gives a new effect to the poem with mental interpretations.
خلاصه ماشینی:
اين نوشته تأثيرپذيري شاعران سبک عراقي (براي نمونه عطار، سعدي و حافظ ) را از شعر سرمشق (اشعار سنايي، خاقاني و سلمان که خود نيز عراقيسراست ) در سه سطح زباني و بياني و فکري نشان - ميدهد و همسو بودن يا نبودن آنها را ميسنجد.
اين مقاله به بررسي سبک زباني، ادبي و فکري برخي از نمونه هاي استقبال شاعران برجستۀ سبک عراقي يعني عطار از سنايي و سعدي از خاقاني و نيز استقبالهاي حافظ از شاعر ديگر سبک عراقي، سلمان ساوجي، ميپردازد تا نشان دهد شاعران سبک عراقي بعنوان نمونه هايي از يک دورة مشخص تا چه اندازه از پيروي سبک اشعار سرايندگان همفکر خود که سرمشق قرار گرفته اند، براي القاي بهتر مفاهيم مشترک يا الهام گرفته از سرمشقها سود جسته اند و بر معاني محوري هريک از استقبالها و شکل بهره گيري از عناصر سبکي گوناگون در القاي آن معاني تأکيد خواهد کرد تا آشکار شود که استقبال تنها تقليد از وزن و قافيۀ پيشينيان براي عرض اندام در مقابل آنها نبوده است .
قوافي مشترک «سرمست ، مست ، بنشست ، هست ، دست ، بشکست » هستند و علاوه بر آنها اشتراک در واژه هاي «سرمست ، مست ، زلف ، دست ، زنار» در درون غزلها و اشتراک در مفهوم و عبارت «زنار چهار کرد بربست » نشان از آن دارد که اولاً عطار از جهت زباني از شعر سنايي تأثير پذيرفته و در ثاني چنان کلمات در دل او نشسته است که عيناً کلمات و عبارات را تکرار و تأکيد ميکند.