چکیده:
زمینه وهدف
حسین سناپور یکی از نویسندگان معاصر است که با گرایش ریالیستی به خلق داستان میپردازد. اغلب نویسندگان و منتقدان ادبی براین باور اندکه استفاده از عناصر کهن الگویی و اسطوره ای غالبا در آثار سورریالیسم و ریالیسم جادویی به چشم میخورد؛ آثار ریالیسمی از نظر نویسندگان به جزء موارد نادر، از این هنر و ژرف ساخت ادبی بی بهره اند. با توجه به نظریات ادبی معاصر گاهی نویسنده ریالیسم به صورت غیرمستقیم و یا به عبارتی ناخودآگاه، از برخی عناصر کهن الگویی و اسطوره ای در خلق اثرش استفاده میکند. نگارندگان این مقاله با توجه به تحلیل دو رمان «دود و ویران میآیی» اثر سناپور به این نظر صحه میگذارند واز اینرو در این مقاله با خوانش اسطوره شناختی و کهن الگویی سعی در یافتن عناصر مذکور کرده اند.
روش مطالعه
این تحقیق با استفاده از جمع آوری و تهیه کتب و مطالب مورد نیاز به روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است.
یافته ها
رمان «دود» و «ویران میآیی» حاوی عناصری اسطوره ای است که نویسنده گاه به صورت خودآگاه و گاه به صورت ناخودآگاه در جهت القای برخی مفاهیم از آنها استفاده کرده است؛ نام برخی شخصیتها، استفاده از برخی نشانه ها که با توجه به پیشینه اسطوره ای دگردیسی شده اند و همچنین درخت، نمودهایی از رحم مادرمثالی، آسمان، باران و غیره از جمله مواردی است که در متن به وفور یافت میشود.
نتیجه گیری
شخصیتهایی شبه اسطوره ای رمان« دود و ویران می آیی» شخصیتهایی منفعل هستند که گذشته ای غیر قابل تصور با اهدافی متعالی داشته اند؛ نامشان هم برخلاف کارکرد امروزیشان با مسمی است. لادن، مظفر، مهتاب ، روزبه ، فردوس و... از این دسته اند. هیچ کدام از این نامها در سیر داستان معرف واقعی شخصیتشان نیستند. مفاهیم اسطوره ای دیگری از جمله؛ اسطوره درخت، اسطوره بهشت، هبوط و مادرسالاری نیز در این دو رمان به صورت غیرمستقیم دیده میشود.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Hossein Sanapour is one of the contemporary writers who creates his works with a realistic tendency. Most writers and literary critics believe that the use of archetypal and mythical elements is often found in works of surrealism and magical realism; For realists, realist works, except in rare cases, lack this art and deep literary construction. According to contemporary literary theories, sometimes the author of realism indirectly or in other words subconsciously uses some archetypal and mythological elements in creating his work. The authors of this article confirm this view based on the analysis of the two novels "Smoke and Destruction" by Snapur, and therefore in this article they have tried to find the mentioned elements by reading mythological and archetypal.
METHODOLOGY: This research has analyzed the data by collecting and preparing the required books and materials by descriptive-analytical method. After studying and reviewing the authors, the study items were extracted from the mentioned works and they were classified and the data obtained from the research were examined.
FINDINGS: The novels "Smoke" and "Destroy Miai" contain mythical elements that the author has sometimes consciously and sometimes unconsciously used to induce some concepts; The names of some characters, the use of some signs that have been transformed according to the background of myths, as well as the tree, representations of the mother's womb, for example, the sky, rain, etc., are among the items that are found in abundance in the text.
CONCLUSION: The quasi-mythical characters of the novel "Smoke and Destruction Come" are passive characters who had an unimaginable past with lofty goals; Their name is also a noun, contrary to their modern function. Laden, Muzaffar, Mahtab, Roozbeh, Ferdows, etc. are in this category. None of these names really represent their character in the course of the story.
Other mythological concepts include; The myth of the tree, the myth of paradise, the descent and motherhood are also seen indirectly in these two novels.
خلاصه ماشینی:
سبک نويسندگان رئال در استفاده از مفاهيم اسطوره اي با تکيه بر رمان «دود» و «ويران ميآيي» سهيلا شيخلو١، حميدرضا اردستاني رستمي٢*، اميراسماعيل آذر 1 ١- گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد علوم و تحقيقات تهران ، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران ، ايران .
يافته ها: رمان «دود» و «ويران ميآيي» حاوي عناصري اسطوره اي است که نويسنده گاه به صورت خودآگاه و گاه به صورت ناخودآگاه در جهت القاي برخي مفاهيم از آنها استفاده کرده است ؛ نام برخي شخصيتها، استفاده از برخي نشانه ها که با توجه به پيشينۀ اسطوره اي دگرديسي شده اند و همچنين درخت ، نمودهايي از رحم مادرمثالي، آسمان ، باران و غيره از جمله مواردي است که در متن به وفور يافت ميشود.
با استناد به اين رويکرد، نگارندگان سعي دارند با تحليل دو رمان « دود و ويران ميآيي» اثر حسين سناپور به کاوش در ژرفناي مفاهيم و بن مايه هاي اسطوره اي اين آثار که به صورت خودآگاه و ناخودآگاه به آنها اشاره شده است بپردازند.
سناپور در رمان «دود و ويران ميآيي» با انتخاب اسامي خاص براي شخصيتهاي داستاني به صورت نا خود آگاه از مفاهيم اسطوره اي استفاده کرده است .
(همان : ١٠) با وجود اين که رمانهاي حسين سناپور در قالب مکتب رئاليسم نوشته شده است و مکتب رئاليسم نسبت به مکتبهاي ديگر از جمله سورئاليسم ، رئاليسم جادويي و مکتب سمبوليسم از ظرفيت کمتري براي استفاده از مفاهيم اسطوره اي برخوردار است .