خلاصه ماشینی:
ولی الان که به آن دوران فکر می کنم این قضیه باعث شد بخش جدیدی در کار من به وجود بیاید؛ چون تمام کار در دست خودم بود و کسی در مورد سوژه با من صحبت و دخالتی نمی کرد و چون فرصت منبع پیداکردن نبود باید همه چیز در ذهن می بود و باید اولین برداشت و عصاره مقاله را با یک خط به تصویر می کشیدی .
با نزدیک شدن وقوع انقلاب فضا کمی بازتر شد و این استقلال کاری به ما داده شد که کاری که می خواهیم انجام دهیم ، مانند کارهایی که در نشریات دیگر مانند «آیندگان » توسط غلامعلی لطیفی انجام می شد؛ ولی هنوز تشکیلات کنترل داشت و هنوز کارها تحت کنترل بود و سانسور می شد، ولی به هر حال آزادی خیلی بیشتر شده بود و ما می توانستیم در مورد مسائلی که بیشتر از مسائلی چون «چاله و چوله ی خیابان » بود صحبت کنیم تا اینکه رسید به روزهای آخر رژیم شاه که عملاً کنترل خود را از دست داده بود و به نظر من با همه کوتاهی عمر، آزادی خوبی داشتیم که از آغاز فروریختن رژیم شاه شروع شد تا زمان به ثمر رسیدن انقلاب و...
ـ آیا مشی فکری گردانندگان آن دوره ی آهنگر نزدیک به حزب توده بود و یا کلاً مربوط به آن بود؟ - نه نه اصلاً و نمی خواستند که این گروه دوباره وابستگی داشته باشد بنابراین خط فکری در آهنگر تمرکز روی مسائل چپ نبود و مسائل روز بود که عنوان می شد و سوژه ها در آهنگر در همان قالبی بود که در توفیق وجود داشت و مانند آنجا جلسه داشتیم و همفکری می کردیم با توجه به اینکه من در این زمان می توانستم دیدگاه مطرح کنم و سوژه بدهم و کارها توزیع می شد.