چکیده:
مفاهیم تعهد و التزام و نسبت آنها با مفهوم Obligation در حقوق غرب از یکسو و از سوی دیگر نسبت این مفاهیم با تکلیف و مسئولیت در فقه امامیه از پیچیدهترین مناسبات حقوقی ایران است. برخی حقوقدانان تعهد را رابطه حقوقی، بعضی انشای رابطه، و گروهی دیگر آن را وظیفه ثابتِ بر عهده شخص دانستهاند. چالش حقوقدانان در تحلیل ماهیت تعهد به معانی فوق محدود نبوده و وضعی یا تکلیفی بودنِ حکم تعهد نیز محل اضطراب آرای آنها میباشد. هدف از انجام این پژوهش تشخیص احکام تعهدات از حیث تکلیفی و وضعی بودن، شناسایی دقیق مفهوم تعهد، تمییز موضوع قرارداد از مورد معامله و در نهایت تحلیل ماهیت عقد عهدی بر مبنای مطالب گفته شده در حقوق ایران است. در تحقیق حاضر به فراخور بحث، از منابع حقوق غرب، به ویژه کامنلا جهت ارائه تعریف دقیق از تعهد کمک گرفته شده است. نگارندگان با بررسی آرای فقها و حقوقدانان به این نتیجه رسیدهاند که تعهد در حقوق ایران فاقد معنای رابطه حقوقی بوده و در جانب مصدری به معنای انشای رابطه وضعی است. پذیرش تعهد به این معنا باعث دفع ایرادهای مربوط به ماده 183 قانون مدنی شده و دربرگیرنده عقود تملیکی، عهدی و اذنی خواهد بود. در معنای اسم مصدری، تعهد، وظیفه ثابت بر عهده شخص است و موضوع عقد عهدی قلمداد میشود، درحالیکه مورد معامله در عقود عهدی، فعل یا ترک فعلِ متعلقِ تعهد است.
The concepts of commitment and requirement and their relationship with the concept “obligation” in the western laws, on the one hand, and the relationship between these concepts and duty in Imamiyyeh jurisprudence, on the other hand, are amongst the most complicated legal relationship s in Iran. Some jurists realize commitment as a legal relationship; some other s as the composition of a relationship and another group as a fixed duty to be shouldered by an individual. . The exact identification of the concept “commitment” along with the elucidation of a contract’s subject from its exchangeable item would contribute to the analysis of the nature of promissory contract s in the laws of Iran. Investigating the notions of the jurisprudents and jurists, the authors have come to this conclusion that the commitment lacks a legal relationship sense in the laws of Iran and it means the composition of a situational relationship in its infinitive form. Acceptance of commitment in this sense would correct the flaws related to article 183 of the civil law and it will become incorporative of the possessory, promissory and permissive contracts. As an infinitive without to, commitment is a fixed duty to be shouldered by an individual and it can be the subject of a promissory contract whereas the transaction item is the commitment-based doing or not doing of an action in the promissory contracts.
خلاصه ماشینی:
هدف از انجام اين پژوهش تشخيص احکام تعهدات از حيث تکليفي و وضعي بودن ، شناسايي دقيق مفهوم تعهد، تمييز موضوع قرارداد از مورد معامله و در نهايت تحليل ماهيت عقد عهدي بر مبناي مطالب گفته شده در حقوق ايران است .
مهم ترين آن ها معاني وصيت و حفظ و نگهداري کردن از شيء در همه احوال است (ابن فارس ، ١٩٧٩م ، ج ٤: ١٦٧؛ راغب اصفهاني، ١٤١٢ق : ٥٩١) ازاين رو «أوفوا بالعهد» به معناي پايبندي به حفظ ايمان بوده و پيمان را نيز از آن جهت عهد دانسته اند که مراقبت و حفظ آن لازم بوده است (جعفري خسروآبادي، ١٣٩٦(ب ): ٧٧) در لسان حقوق دانان عهد به معناي نهاد و قرار به کار رفته است ؛ خواه نهاد و قرار به صورت معامله باشد، خواه نباشد(جعفري لنگرودي، ١٣٩٣: ٨٠) در حقوق ايران همان طور که گفته شد، تعهد در معاني مختلفي استفاده شده که از مهم ترين اين موارد، ميتوان به «تعهد به عنوان يک رابطه حقوقي» و «تعهد در معناي مصدري و اسم مصدري» اشاره کرد.
(همان ) ايشان علاوه بر وصيت براي اثبات ادعاي خود تعريف ماده ٥٦١ قانون مدني از جعاله را نيز مصداق التزام نامأخوذ دانسته و از اين رو منکر عقد بودن جعاله شده اند(جعفري لنگرودي، ١٣٩٦، ج ٤: ١٨٦) در پاسخ به اين نظر ميتوان گفت جعاله التزامي معلق است و اگر جعاله را به جهت معلق بودن تعهد، التزام نامأخوذ بناميم بايد بيع معلق را نيز به فهرست التزامات نامأخوذ اضافه کنيم ؛ نتيجه اي که به هيچ وجه نميتوان به آن پايبند بود.