چکیده:
اغلب شاعران برای رسیدن به زبان شعر از روشهایی چون انحراف از قوانین حاکم بر
همنشینی کلمات، هنجارگریزی از زبان معمول و دخل و تصرف در ساختمان آن
استفادهمی کنند. آنها با به کارگیری روشهای برجستهسازی از جمله؛ هنجا رگریزی در
حوزۀ نحوی، از آن نوع نیز جابه جایی ضمیر شخصی متّصل، زبان معیار را به زبان شعر
تبدیلمی کنند. نظامی گنجوی نیز از این مورد استثنا نبوده و با به کارگیری این روش
توانستهاست. اهدافی همچون زیبایی آفرینی و حفظ نظام موسیقایی شعر را دنبال کند. او
همچنین در مقام توصیف ویژگیهای شخصیت داستان یا مناظرة شخصیتها با یکدیگر که
آن نیز با نوعی توصیف همراه است، از روش جابهجایی ضمیر شخصی متصل بهره بردهاست.
خلاصه ماشینی:
منظور او از علم معاني نحـو آگـاهي شـاعر و اديـب اسـت از کابردهـاي نحوي زبان و اين که هر ساختاري، در چه حالتي، چه نقشي ميتواند داشته باشد» (همـان : ٣١) نکتۀ مهم و درخور توجهي که نبايد از آن غافل بود اين اسـت کـه هنجـارگريزي نحـوي در بسياري از موارد ابزاري است براي حفظ وزن (صفوي، همان : ١٥١) و يا به دليل جبـر قافيـه و رديف مورداستفاده قرارميگيرد؛ البته اين موضوع به سازمان نحوي زبان فارسي برميگـردد؛ زيرا گستردگي قواعد نحو فارسي و آزادي عمل آن در جابه جايي کلمات در سطح جمله ، تا حد بسياري پاسخ گوي نيازهاي شعر در بخش موسيقي اسـت (شـفيعيکـدکني، ١٣٧٢: ٢٢٤) متنوع ترين و متوسّع ترين حوزة کلام ، حوزة نحو آن است که با دخل و تصـرف در آن مـي- توان کلام را برجسته کرد و از حالت عـادي و معيـار آن بيـرون آورد.
پس از عدد: بـه بـانو گفــت شــيرين کــي خداونــد چــو مــن بنــده هــزارت بــاد در بنــد (49) همان طور که پيش تر بررسيشد، ضمير شخصي مّتصل از جايگاه اصلي خود ( مضاف اليـه معدود) به انتهاي عدد همان معدود منتقل شد؛ اما در اين بيت پس از جهش به انتهـاي عـددي که در ترکيب اسمي ديگر قرار دارد منتقل شده است : چو من هزار بنده در بندت باد.
گاهي جابه جايي ضمير شخصي مّتصـل صرفاً به دليل حفظ وزن بوده و زيبايي چنداني در پي نداشته است و موجب ايجاد نوعي تعقيد در شعر شده است ؛ از جمله در بيت زير که جهش ضمير موجب تعقيد لفظي شده است : ز خــاکش عنبــر افشــاندند بــر مــاه بــه آب ديــده شســتندش همــه راه (150) در اين بيت جايگاه اصلي ضمير شخصي مّتصل «ش » پس از واژة «ماه » اسـت ؛ بـه عبـارت ديگر ضمير «ش » مضاف اليه است براي «ماه » که پس از جابه جايي به انتهـاي «خـاک» اضـافه شده است .