چکیده:
فقدان ظاهری امام پس از شهادت امام حسن عسکری7 سبب پراکندگی و فرقهگرایی گستردهای میان شیعیان شد که به گفتهای به چهارده و به نقلی به بیست گروه شدند. این چندپارگی و سرگشتگی جامعه شیعی، در تاریخ به دوره حیرت شهرت یافته است که امام غائب برای رهایی شیعیان از حیرانی فزاینده، با صدور توقیعاتی، ضمن گرهگشایی از مسائل شرعی و اعتقادی و مشکلات شخصی شیعیان، جریانهای فکری نادرست را افشا و شیعیان را به راه درست رهنمون کرد. این نوشتار میکوشد ضمن بازنمایی بافت تاریخی دوره حیرت و با تأکید بر توقیعات به علل واگرایی شیعیان از مخالفان و همگرایی با دوستان پی ببرد که چگونه گفتمان شیعه با استفاده از شگردی روشنگرانه، با تبری جستن از مخالفان مذهبی، ضمن رسوا کردن مدعیان دروغین توانست در مقابل گفتمانهای غالب سنی مقاومت کند و بهعنوان گفتمانی پویا درصحنه سیاسی _ مذهبی در اوج ناملایمات، خود را زنده و پویا نگهدارد. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانهای و به کارگیری تمهیدات بلاغی _ بیانی، توقیعات را تفسیر، توصیف و تبیین خواهد کرد.
The apparent absence of the Imam after the martyrdom of Imam Hassan Askari (as) caused widespread dispersal and sectarianism among the Shiites, who were said to have become fourteen and, according to narration, into twenty groups. This fragmentation and bewilderment of the Shiite community has become known in history as a period of Heyrat. That the Absent Imam, in order to free the Shiites from increasing astonishment, by issuing instructions, while untying the knots of religious and doctrinal issues and personal problems of the Shiites, exposed the wrong currents of thought and guided the Shiites to the right path. This article tries to represent the historical context of the period of Heyrat and by emphasizing the reasons for the Shiites' divergence “Toqi’at” from the opposition and convergence with friends, to find out how the Shiite discourse was able to expose the false opponents by exposing the religious opponents by using an enlightening trick. Resist the dominant Sunni discourses and keep itself alive and dynamic as a dynamic discourse in the political-religious arena at the height of the unrest. This article will interpret, describe and explain the requests using library resources and rhetorical arrangements.
خلاصه ماشینی:
سودجویی برخی از وکلای امامان از این اوضاع آشفته به دلایلی که از جانب نعمانی ذکر شد از دیگر عواملی بود که پس از شهادت امام عسکری علیهالسلام به خاطر عدم تعیین صریح امام بعدی (طوسی، 1386: 343-346) و ادعای امامت جعفربن علی با توجه به داشتن پیشینه نهچندان مناسب از حیث عدم رعایت امور شرعی چون شرب خمر، شعبده بازی و دیگر گناهان (طوسی، 1417ق: 513) بر تحیر جامعه شیعی میافزود؛ زیرا به گفته امام در توقیعی عمویش جعفر چنین توصیف شد "ستمگری بود که در مقابل خداوند بزرگ سرکشی کرد و مدعی مقامی شد که برای او نبود.
تحلیل و تبیین مضامین توقیعات بهعنوان گفتمان هویتبخش و رهاییبخش شیعیان در دوره حیرت همانطور که در مقدمه ذکر شد اوضاع و شرایط پریشانحالی شیعیان بهگونهای بود که پس از شهادت ناگهانی امام یازدهم در جوانی در 28 یا 29 سالگی به سال (260ق) (مفید، 1380: ج2، 340) ، به خاطر فشار گفتمان غالب یعنی دربار و اهلسنت از سویی؛ و شک در وجود و فرد متعین امام بعدی از طرف طرفداران (نعمانی، 1390: 292) به دلیل قطع ارتباط با امام ظاهر، شیعیان به نقلی به14شعبه ( نوبختی، 1388ق؛ 105) و به گفته المقالات و الفرق به 15 فرقه (اشعری، 1360: 205) و به نوشته مسعودی به 20 گروه تقسیم شدند (مسعودی، 1402ق: ج2، 572) و این، اوج بحران هویتی گفتمان شیعه را میرساند که با عدم وجود پیشوای ظاهر، دچار سرگردانی گشته و در فتنه بزرگ گرفتار شده بودند.