چکیده:
هدف این مقاله ارائه الگوی توازن اقتصادی در راستای تحقق عدالت اقتصادی در جامعه اسلامی است. این تحقیق چارچوب کلی دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره توازن اقتصادی را با روش نمایه معکوس، کشف[1] و سپس با توسعه در این دیدگاه، با روش استنباط نظریه اقتصاد اسلامی، الگوی توازن اقتصادی را با ساختار هفتگانه استخراج کرده است. رهبری بهعنوان نقطه ثقل و راس هرم این الگو قرار دارد. هسته فکری، دولت، مردم، خانواده، بازار و بخش خیریه دیگر اجزای الگو را تشکیل میدهند. ایمان و تقوا پایه و اساس ساختار الگو است. اجزای الگو براساس میزان ایمان و تقوا در جهتدهی جامعه به سمت توازن نقشآفرینی میکنند. هرچه درجه ایمان و تقوا در اجزا بیشتر باشد، حرکت به سمت توازن سریعتر و دقیقتر صورت گرفته و جامعه متوازنتر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
این تحقیق پس از بررسی تفصیلی سوابق بحث توازن اقتصادی و توزیع درآمد و ثروت در میان متفکران غربی و اسلامی، چارچوب کلی دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره توازن اقتصادی را با اتکاء به شیوه نمایه معکوس (استخراج مطالب مرتبط از طریق جستجوی کلیدواژهای و مطالعه صفحه به صفحه، نمایهزنی محتوایی کل متن، دستهبندی نمایهها، درج نمایههای بالادستی و استخراج درختواره بیانات در موضوع موردنظر) کشف، سپس با توسعه در این دیدگاه، با روش استنباط نظریه اقتصاد اسلامی، الگوی توازن اقتصادی را با ساختار هفتگانه استخراج کرده است.
مبحث توازن یا عدم تداول ثروت در دست اغنیا توسط رجایی و معلمی (1394) در کتاب درآمدی بر مفهوم عدالت اقتصادی و شاخصهای آن نیز مورد توجه قرار گرفته و الگویی برای ایجاد درآمد و تداول ثروت ارائه شده است.
اهمیت هدایت جامعه در مسیر ایمان و تقوا وقتی بیشتر نمود پیدا میکند که بدانیم در کنار سازوکارهای حقوقی و واجبات مالی، بخش عظیمی از عوامل و رفتارهای مؤثر در تحقق توازن اقتصادی در جامعه اسلامی، امور اخلاقی و نه حقوقیاند؛ بهدیگرسخن اقدامات داوطلبانه و البته مستحب مانند انفاقهای مستحبی در کنار اقدامات واجبی همچون خمس و زکات، سهم بسیار قابل توجهی در کاهش فاصلههای طبقاتی و رفتن به سمت توازن در جامعه اسلامی دارند.
توجه به ویژگیهای این امور از جمله «داوطلبانه بودن»، «عبادی و اخلاقی بودن»، و همچنین «مردمی بودن و برخورداری از مکانیزم خودکار» (جمعی از نویسندگان، 1379: 390−394)؛ از یک سو نقش آنها را در تحقق عدالت و توازن اقتصادی تأثیر و عمق بیشتری میبخشد و از سوی دیگر نوع تعامل و سیاستگذاریهای دولت اسلامی برای تحرک بخش خیریه را تعیین میکند.