چکیده:
حقوق شهروندی یک مفهوم نسبتا وسیعی است که شامل حقوق مدنی و سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فردی میباشد که چگونگی روابط مردم و دولت و موسسات شهری، و حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر را تنظیم مینماید. حقوق شهروندی موضوعی است که در آن شهروند، آسایش، آرامش، امید و احترام متقابل را در مییابد. در نتایج حاصل از قرآن کریم، احادیث و نهج البلاغه میتوان مشاهده کرد که توجه فراوانی به رعایت انواع حق و حقوق شده است، در واقع حقوق شهروندی اطلاقی عام است بر مجموعه امتیازات مربوط به شهروندان و نیز مجموعه قواعدی که بر موقعیت آنان در جامعه حکومت میکند. این تحقیق با بررسی مستندات قرآنی و سخنان حضرت علی(ع) در کتاب نفیس نهج البلاغه به ایضاح مبانی و مولفه های حقوق شهروندی در جامعه مدنی اسلامی می پردازد.
خلاصه ماشینی:
4-1-2- آزادی مسکن و محل سکونت مسکن در نهج البلاغه به دو مفهوم کلی: محلی برای زیستن دنیوی و محلی برای عبور از دنیای مادی به معنوی بیان شده است، در واقع هرگاه واژه مسكن و خانه آورده شده است نوع زندگی هر فرد بر مبنای اعمال و نیات شخصی هر فرد شكل گرفته است، اعمال مناسب و استفاده از بینش اسلامی و حقپرستی موجب رشد و ارتقاء تمامی جامعه گردیده و در حالی که هر جامعه ای از این بینش پیروی نكرده است آزادی خویش را مدیون خلق خداست نه مدیون خداوند و گرفتاری ها و آزادی های خویش را از دست میدهند و به جامعه عاری از یكتاپرستی تعرض صورت گرفته است، ولی در جامعهای که پیرو شریعت خداوند بوده عزت و آزادی دنیوی و اخروی داده شده است.
در بررسی های بعمل آمده در حیطه آزادی عقیده در نهج البلاغه حضرت علی (ع)به صراحت در تمامی موارد امر به معروف در رستگاری امت خویش اهتمام ورزیده است و هیچگاه به حق در امور به زور وارد نگریده است و مردم را در انتخاب راه سعادت آزاد گذاشته است، نمونه ای از این آزادی عقیده را می توان در ادامه مطالعه نمود: خطبه 25« امّا گفتار شما که چرا میان خود و آنان در حَكَمیت مدت قرار دادى؟ براى این بود که جاهل حق را نزد خودش روشن کند، و دانا در عقیده اش تحقیق بیشتر کند، و شاید خداوند در این مدتِ آرام کار این امت را اصلاح کند، و در مضیقه نباشند تا پیش از شناخت حق شتاب کرده و به نخستین گمراهى گردن نهند ».
5- نتیجه گیری در این تحقیق به حقوق شهروندی در قرآن و نهج البلاغه پرداخته شد و نتایج و رهیافت های ذیل به دست آمده است: 1- جامعه انسانی را نمی توان به مانند موجود واحد زنده ای فرض کرد که از طریق نیروی هدایت کننده دولت، در جهت خیر و صلاح هدایت می شود.