چکیده:
زیست پذیری به معنای توان و قابلیت یک مکان برای تامین نیازهای زیستی ساکنان اعم از مادی و غیر مادی در جهت ارتقاء کیفیت زندگی و ایجاد بستری مناسب برای شکوفایی توانمندیهای ساکنین است که در احساس رضایت افراد از محیط زندگی شان پنهان شده و مقدمهای برای رسیدن به پایداری و ارتقاء کیفیت زندگی است و امروزه ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامهریزی و سیاست گذاری سکونتگاههای روستایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی سکونتگاههای روستایی براساس شاخصهای زیستپذیری در روستاهای پیرامون کلانشهر رشت میباشد. سطوح زیست پذیری براساس شاخصهای مربوطه مشخص میشود. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است و برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از تکنیک کوپراس استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد شاخص پیوستگی و تعلق مکان بیشترین و شاخص گردشگری کمترین تاثیر را بر زیست پذیری روستاهای مورد مطالعه داشته است. نتایج تکنیک کوپراس نشان میدهد روستاهای آلمان و پیرکلاچاه به ترتیب دارای بهترین وضعیت زیستپذیری و روستاهای ورازگاه و کلش طالشان در بدترین وضعیت زیستپذیری قرار گرفتهاند و بر اساس درصد اهمیت روستاهای مورد مطالعه در پنج سطح زیست پذیری خیلی مطلوب، زیست پذیری مطلوب، زیست پذیری متوسط، زیست پذیری نامطلوب و زیست پذیری خیلی نامطلوب قرار دارند. نتایج بدست آمده در پژوهش میتواند راهگشای برنامهریزیهای آتی بوده و با علم به اولویت روستاها، برنامههای پیشنهادی کاربردی تر و در راستای افزایش رفاه ساکنان باشد.
The livability mean is the power and ability of a place to meet the living needs of residents including material or immaterial to improve the quality of life and creating an appropriate environment for the prosperity of residents which is hidden in the sense of people's satisfaction from their living environment and it is an introduction to sustainability and improving the quality of life. Today its evaluating has attracted enormous interest in the field of planning and policy of rural settlements. The purpose of this study is determine the level of rural settlements based on the indices of livability in the villages around the metropolis of Rasht. Livability levels are determined based on relevant indices. The type of research is practical and the used method is descriptive-analytic and the Copras technique is used for analyzing data and information. The findings show that the continuity and belonging to the place index has the highest and tourism index has the least impact on the livability of the studied villages. The results of the Copras technique shows that Alman and Pirkalachah villages have the best condition and Varazgah and Koleshtaleshan villages have the worst condition in the livability. Based on the percentage of the importance of the studied villages, those are located at five levels of livability including very desirable livability, desirable livability, moderate livability, undesirable livability and very undesirable livability. Results in research can be the reason for future plans and with knowing the priority of villages, proposed programs are more practical and in order to increase the welfare of residents.
خلاصه ماشینی:
مفهوم زيست پذيري ميتواند به معناي تأمين ملزومات يک جامعه بر مبناي نيازها و ظرفيت هاي افراد آن جامعه (ساسان پور و همکاران ، ١٣٩٣: ١٢٩)، مفهومي عملي جهت رسيدن به نتايج پايدار (٤ :٢٠١٢ ,Faiz et al)، مفهومي که يک تصوير از آينده اي ماندگار، پر جنب وجوش و مسئول (مدني) وزندگي باکيفيت مطلوب را ارائه ميدهد (١ :٢٠١٧ ,McCormick et al)، سيستمي که به ارتقاء خوشبختي ذهني، اجتماعي و فيزيکي و توسعه ساکنانش توجه دارد و اصول کليدي آن عدالت ، کرامت ، دسترسي، تعامل ، مشارکت و توانمندسازي ميباشد (٢٠١١:١ ,Song)، بخشي ازکيفيت زندگي براي ساکنان ( :٢٠١٢ ,Mccrea ١٩٢)، يک مجموعه اي از ويژگيهايي که عناصر جذاب يک مکان براي زندگي و استراحت مردم رادار است ( Tilaki ٢٠١٤:١٢٦ ,Maghsoodi et al) باشد.
به همين دليل علي رغم مشکلات ارزيابي ذهني، اغلب پژوهش هاي زيست پذيري از اين نوع ارزيابي براي ساخت يک سيستم شاخص استفاده نموده اند که راه مناسبي براي اندازه گيري رضايت و انتظارات ساکنان است (٤ :٢٠١١ ,Song) و درنهايت با کمک ارزيابي عيني به نتيجه قطعي دست يافته اند.
اطلاعات توصيفي پاسخگويان (به تصویر صفحه رجوع شود) پس از جمع آوري اطلاعات درسطح روستاهاي موردمطالعه ، براي به دست آوردن نمرات زيست پذيري، ابتدا داده هاي به دست آمده (اطلاعات مربوط به مؤلفه ها و معيارها) از سطح روستا را در نرم افزار SPSS وارد نموده و سپس مراحل شاخص سازي را طي شده است براي اين منظور ابتدا گويه ها رند ميشوند و سپس گويه هاي منفي به گويه هاي مثبت تبديل ، زيرا براي سنجش نياز به شاخص هاي هم ارزش داريم تا بتوان تصميم گيري و مقايسه درستي انجام دهيم .