چکیده:
ترکمانان مجموعه قبایلی هستند که از سده 5ق/10م تا 13ق/19م از آن سوی سیردریا به ایران مهاجرت کردهاند. آن دسته از این قبایل که پیش از سلسله صفویه (907-1135ق/1501-1722م)، به ایران کوچیدهاند، تدریجاً با فرهنگ آن درآمیختند، اما مهاجران پس از آن با جبههگیری در برابر صفویه و سلسلههای جانشین آنان، شرق ایران را عرصه غارت مکرر و درازمدت قرار دادند. زوال صفویه، زمینه حملات شدیدتر و تسلط تدریجی آنان بر بخش زیادی از شمال شرق ایران را درپی داشت. حکومت قاجاریه که خود از ترکمانان مستحیل در فرهنگ ایران بود، تلاش کرد با رویکردی غالباً نظامی این طوایف تازه وارد را هویت نو بخشیده با حکومت خود سازگار کند. پژوهش حاضر به تبیین این سیاست و دلایل ناکامی آن میپردازد. یافتهها نشان میدهد که افزون بر تأثیر سوء متغیرهایی چون توسعهطلبی روسیه، تحرکات ازبکان و منافع قدرتهای محلی خراسان، عدم اهتمام کافی قاجاریه به راهکارهای فرهنگی، موجبات اصلی شکست آنان بوده است. اندک موفقیت قاجاریه نیز عمدتاً حاصل اقدامات فرهنگی بود، رویکردی که جانشین آنان را با همراه کردن اقدامات سیاسی- نظامی و البته خنثی شدن یا نابود کردن متغیرات پیش گفته، موفق به ایجاد هویت نو و درآمیختن ترکمانان باقیمانده در خاک کشور با سایر ایرانیان کرد.
The Turkmens were clans of the Ural–Altaic tribes who migrated to Iran between the 10th and 16th centuries, from the other side of Syr Darya. The Turkmen’s tribes who had migrated to Iran before the Safavid dynasty (R.1501-1722) gradually assimilated into Iran's culture and connected with other Iranians. However, after the establishment of the Safavid, the tribes who entered Iran took actions against the Iranian dynasties, and until the late nineteenth century repeatedly plundered the northeast of Iran. These newly-arrived Turkmen tribes, who settled in northern Khorasan and eastern Astarabad, converted to Sunni Islam under the influence of the Uzbeks of Bukhara. Following the Uzbek scholars, Turkmens were given the right to loot and kill the Shia Muslims. In Turkmens perception death at the hands of Shias was looked upon as martyrdom. Interestingly, when Turkmens changed their religion to Shia Islam, they stopped looting and killing Iranian Shias and took actions against other Turkmens. Anyway, the Qajars who themselves were assimilated Turkmens and had a long term ties with these newly-arrived Turkmen tribes, tried to give them the Iranian identity and prevent them from looting. However, Qajar strategies ended in failure. In this paper, I will show what strategies the Qajars adopted towards the Turkmens. I will further discuss the reasons behind their failure and would provide some analysis.
خلاصه ماشینی:
اين طوايف تا پايان دوره صفويه به تدريج در فرهنگ ايراني مستحيل شده آئين و آداب آن را اختيار کردند؛ اما بخش ديگري از همين طوايف ترکمان ظاهرا از دهه هاي پاياني حکومت تيموريان از ماوراءالنهر به ولايت خوارزم واردشده و در سال هاي اشتغال سه شاه نخست صفويه به شورش هاي داخلي و منازعه با عثماني، فرصت پيشروي به داخل ايران و سکونت در شمال خراسان و استرآباد را يافتند (نک .
اگرچه دولت ايران با شکست خان خوارزم که به استرآباد يورش آورده بود، ترکمانان اين منطقه را مجددا مطيع کرد، اما اين تبعيت چنان شکننده بود که چند سال بعد به تحريک نيروي دريايي روسيه که درگير جنگ با ايران بود، بخشي از آنان (ايل يموت ) سر به آشوب برداشتند.
اشتغال کامل دولت ايران به جنگ با روسيه ، زمينه را براي تمرد ساير ترکمانان شرقي نيز فراهم کرد؛ چنانکه تحت فشار ازبکان خوارزم ، همه ي آن ها حتي ايل سالور، مجبور به پذيرش تابعيت خان آنجا شده ماليات خود را ازآن پس غالبا به او ميپرداختند.
از همين رو تلاش شد با فراهم آوردن زمينه گسترش روابط تجاري ميان ترکمانان مرو و سرخس با مشهد، تدريجا زمينه اصلاح رابطه ترکمانان با دولت قاجاريه و تجديد حاکميت تاريخي ايران بر سکونتگاه هاي آنان فراهم شود؛ اما اين سياست که تبعيت کامل ترکمانان را نويد ميداد، با منافع قدرت ها/حکومت هاي محلي شمال خراسان و استرآباد که امتيازات و جايگاهشان به ناامني مرزها وابسته بود، مغايرت داشت (نک .