چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه مدلگری و ارائه یک سنخشناسی از کنش مذکور، مشتمل بر قالبهای کلی و تیپهای مختلف مدلگری در میان زنان و دختران جوان فعال در این حرفه انجام شده است. بستر فعالیت کنشگران، عمدتاً فضای مجازی است. در این مقاله با توجه به ماهیت کیفی تحقیق، از نظریات حوزه انحرافات اجتماعی، پسافمینیستی، نمایش فرهنگی و تولید فرهنگی نه در مقام نقطه آغاز، بلکه بهعنوان مرجع قابل استناد در تمام مراحل تحقیق بهره گرفته شده است. به منظور کشف نظامهای ذهنی مختلف کنشگران نیز از روش کیفی و مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته با 32 نفر از فعالان حوزه مدلگری استفاده شده است. در تحلیل دادهها همچنین، روش تحلیل تماتیک مورداستفاده قرار گرفته است. در نتیجه تجزیه و تحلیل دادهها سه قالب کلی مدلگری (فرهنگی، دینی و سیاسی) شناسایی شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، دو تیپ مدلگری مواجههای و خودجوش در قالب فرهنگی طبقهبندی میشوند. همچنین تیپهای مدلگری حرفهای موقعیت مدار و مدلگری حرفهای افسارگسیخته در قالب دینی قابلتعریفاند. در نهایت نیز دو تیپ مدلگری انتقادی-اعتراضی و مدلگری محافظهکارانه- عادت گرا ذیل قالب سیاسی شناسایی و طبقهبندی میشوند.
The goal of the present article is to study the fashion modeling in Iranian society, in order to make a typology of such an action and its scopes among young girls. The platform of activity of the actors is mainly cyberspace. Here due to the qualitative nature of the research theories in the field of social deviations, post-feminism, cultural presentation and cultural production have been used. These theories are not the starting point but can be a reference in all stages of research. In order to explore the different mental systems of actors, qualitative methods and in-depth semi-structured interviews with 32 activists in the field of modeling have been used. Also, thematic analysis is applied to analyze data. As a result of data analysis, three general models of modeling (cultural, religious and political) have been identified. During research two types of modeling, confrontational and self-desired modeling, are recognized in cultural scope. Also, two other types of modeling, professional-conditional and professional-unrestrained, are categorized in religious scope. The last two types of modeling, critical-protestational and conservatively-habitual, are in political scope.
خلاصه ماشینی:
رويکرد انحرافات اجتماعي اگرچه پديده مدلينگ در جوامع غربي کنشي رايج در ميان علاقه مندان اين حوزه است و به صورت کاملا سازمان يافته در قالب يک صنعت از بدن انسان ، اعم از زنانه يا مردانه ، به عنوان سوژه براي تجارت هاي بسيار درآمدزا استفاده ميشود، اما در جامعه ايران همين پديده به وجه رايج آن (استفاده از بدن زنانه بدون پوشش يا کم پوشش براي فروش کالاي تجاري) به دليل ساختار ديني حاکم بر جامعه و نظام حکومتي، يک کجروي اجتماعي تلقي ميشود.
اما در حوزه هاي مديريت بدن ، مد و پوشش پژوهش هاي متعددي، هم در داخل و هم در خارج از کشور، صورت گرفته که به دليل ارتباط تنگاتنگ حوزه هاي مذکور با کنش مدل گري ذيلا به مرتبط ترين آنها پرداخته خواهد شد: جدول (١) پيشينه پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} ادامه جدول (١) پيشينه پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 1 Odoms-Young 2 Gimlin ادامه جدول (١) پيشينه پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 1 Patrícia Soley-Beltran 2 Gerner 3 Chou مطالعه تحقيقات پيشين بيانگر آن است که تقريبا هيچ يک از اين پژوهش ها، از موضع کجروي و انحراف اجتماعي به مقوله رفتارهاي بدني خصوصا در حوزه زنان توجه نکرده اند.