چکیده:
چگونگی تببین آموزه بداء و تحلیل رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (علیهم السلام) از دیدگاه ملاصدرا و علامه شعرانی، مسأله پژوهش حاضر است. پژوهش پیش رو به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی مبانی ملاصدرا و علامه شعرانی درباره آموزه بداء، پرداخته و یافته های آن از این قرار است که ملاصدرا با بهره گیری از مبانی حکمت متعالیه، حقیقت بداء را تبیین و رابطه آن با صفات خداوند، تقدیر الهی و عصمت معصومان (علیهم السلام) را در این چارچوب، تحلیل کرده است. علامه شعرانی نیز هر چند در چارچوب حکمت متعالیه، اما با توجه به مبانی حدیثی - کلامی خود، هرگونه تغیّر و تبدّل در صفات خداوند و تقدیر الهی را محال دانسته و بداء به معنای مدّ نظر ملاصدرا را نقد می کند. وی همچنین با استفاده از برهان لطف، عدم امکان وقوع بداء در اخبار معصومین (علیهم السلام) را اثبات می کند.
How to explain the doctrine of bada` and to analyze its relationship with the attributes of God, Divine destiny and the knowledge and infallibility of the infallibles (a) from the perspective of Mulla Sadra and Allameh Shachr('39')rani, is the subject of the present study. The present descriptive-analytical study examines the principles of Mulla Sadra and Allameh Shachr('39')rani about the doctrine of bada`. As understood by the study, Mulla Sadra uses the principles of transcendent wisdom to explain the truth of bada` and its relationship with the attributes of God, Divine decree and infallibility of the infallibles (a) in this context. Allameh Shachr('39')rani, though being in the framework of transcendent wisdom, but according to his own hadith-theological principles, considers any change in the attributes of God and Divine decree impossible and criticizes bada` in the meaning intended by Mulla Sadra. He also proves the impossibility of bada` in the news of the infallibles (a) by using the argument of grace, lutf.
Keywords: The Doctrine of Bada`, Attributes of God, Divine Decree, Infallibility of the Infallibles, Mulla Sadra, Allameh Shachr('39')rani.
خلاصه ماشینی:
پژوهش پيش رو به روش توصيفي، تحليلي به بررسي مباني ملاصدرا و علامه شعراني درباره آموزه بداء، پرداخته و يافته هاي آن از اين قرار است که ملاصدرا با بهره گيري از مباني حکمت متعاليه، حقيقت بداء را تبيين و رابطه آن با صفات خداوند، تقدير الهي و عصمت معصومان^ را در اين چارچوب، تحليل کرده است.
علامه شعراني نيز هر چند در چارچوب حکمت متعاليه، اما با توجه به مباني حديثي - کلامي خود، هرگونه تغير و تبدّل در صفات خداوند و تقدير الهي را محال دانسته و بداء به معناي مدّ نظر ملاصدرا را نقد مي کند.
وي براساس مباني مانند فقر وجوديِ وجود ممکن، قول به وجود افلاک و تقسيم آن به افلاک داراي نفوس کلي و جزئي، تقسيم علم الهي به علم واجب و علم ممکن، تقسيم قضا به قضاي ذاتي و فعلي و تقسيم قدر به قدر علمي و عيني، حقيقت بدا، رابطه آن با صفات خداوند و تقدير الهي و عصمت معصومان را تبيين ميکند.
اين تفکيک ميان نسخ و بدا از ديدگاه ملاصدرا، فراتر از تمايز آنها در حوزه کاربرد است؛ زيرا مطابق اين ديدگاه، بداء، اعم از ثبوت و اثبات است، در بدا ثبوتي، تغيير و محو و اثبات در نفوس جزئي فلک که همان لوح محو و اثباتند، رخ ميدهد که مرتبهاي از مراتب علم الهي هستند.