چکیده:
نام اروندرود در عرصة فرهنگ و تمدن ایرانزمین، دامنهای به وسعت تاریخی آن دارد. این رود در اساطیر ایران و در کتاب مقدّس اوستا به ریخت «رنگها»، «ارنگ» و «ائورونت» نمود مییابد. متون دینی و تاریخی مزدیسنا به فارسی میانه در سدههای آغازین اسلامی نام ارنگ و اروند را همان «دجله» میدانند. فردوسی در شاهنامه، در نبرد فریدون و ضحاک، اروندرود را به تازی «دجله» میخواند. دجله در سنگ نوشتة بیستون با نام «تیگره» نشان از پیشینة تاریخی آن در دوران باستان دارد. نام «شطالعرب» نیز در برخی متون تاریخی و ادبی برای اروندرود محل مناقشه است. این پژوهش به شیوة کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی برای نخستین بار مهمترین نامهای اروندرود را با رویکرد ریختشناسی از دوران باستان تا روزگار معاصر در قالب روایات اساطیری، تاریخی و ادبی تبیین مینماید. بر اساس یافتهها، رود اساطیری رنگها و ارنگ در معنای تندوتیز همان اروندرود است که هرمزد خدای بزرگ در یک پیکرگردانی اساطیری آن را میآفریند و در اسطورة آفرینش و باران به آن جنبة قدسی و مینوی میبخشد. به نظر میرسد بیان این نامها در متون اوستایی، پهلوی و حماسههای ملی ایرانی، به نوعی پاسداشت و احیای نام کهن و باستانی اروندرود تلقی میشود.
In the history of Iranian culture and civilization, the name of Arvandrud can be seen in different historical periods. In Iranian mythology and in the holy book Avesta, the name of this river is mentioned as "Rangha", "Arang" and "Aurvant". In the early centuries of Islam, in the Mazdayasnian religious and historical texts (in Middle Persian) the name of Arang and Arvand mentioned as "Tigris". In Shahnameh and in the battle of "Fereydun and Zahak", Ferdowsi uses the Arabic word "Tigris". Mentioning the name of the Tigris in Behistun Inscription with the term "Tigre" indicates the historical background of the river in ancient times. Also, mentioning the name "Shatt al-Arab" in some historical and literary texts is controversial. Using library sources and descriptive-analytical method and by a morphological approach, the present research, for the first time, explains the most important names of Arvandrud from ancient times to modern times, the names which have been presented in the form of mythological, historical and literary narratives. The results show that the mythological river of " Rangha" or "Arang" is the same as Arvandrud and it is created by Hourmazd (Ahuramazda) in a metamorphosis; and in the myth of Creation and Rain, it takes on a sacred and divine aspect. It seems that mentioning these names in Avestan and Pahlavi texts as well as Iranian national epics is a kind of celebration and revival of the ancient name of Arvandrud.
خلاصه ماشینی:
در اين زمينه کتاب ها و مقاله هاي فراواني نوشته شده است و محل بحث اين پژوهش نيست ، اما آنچه با ريخت شناسي اروندرود و ديگر نام هاي آن در گذشته فرهنگ و تاريخ ايران قرابت معنايي بيشتري دارد؛ درذيل معرفي ميشوند: دوستخواه (١٣٨٥)، اوستا کهن ترين کتاب مقدس ايرانيان پيشينۀ اروندرود را در نام رنگها و ارنگ نشان ميدهد.
از ديگر معاصران پورداود (١٣٧٧)، با ترجمه متون اوستايي خاصه يشت ها گام هاي مؤثري را در پاسداشت فرهنگ ايران بنيان مينهد و براي نخستين بار در مقالۀ «رود رنگها=ارنگ » ارزش مندترين نظرها را دربارة اروندرود و دجله بيان ميکند که نمونۀ اين مباحث را در جدول اختلاف در محل جغرافيايي اروندرود ملاحظه خواهيد نمود.
بنابراين اين پژوهش متفاوت با آثار ياد شده و با نگاه ادبي و رويکرد ريخت شناسي براي نخستين بار همه نام هاي اروندرود را يک جا بررسي و تحليل ميکند و تبيين آن از دوران باستان تا روزگار معاصر را در قالب روايات اساطيري و تاريخي دستاوردي نوين ميداند که تاکنون بدين گونه به آن پرداخته نشده است .
» (زرشناس و حسيني٤١:١٣٩١) در اين يشت سروده هايي از زبان زرتشت خطاب به اهورامزدا درباره ستايش آب ، پرستش و قرباني براي آناهيتا، موجب روايت اساطيري فرهنگ ايران زمين شده و در اين بين نام رود رنگها به عنوان نخستين ريخت اروندرود در گسترة اساطير ايران شکل ميگيرد.