چکیده:
در اواخر قرن هجدهم با ظهور رمانتیسیسم در اروپا، جنبشی فراگیر در ایران نیز به وجود آمد. در این میان آثار ادبی شاعران رمانتیک همچون هوگو، لامارتین و موسه تاثیر بسزایی بر روی اشعار شاعرانی از جمله فروغ فرخزاد، فریدون توللی و نادر نادرپور در ایران داشت. شاعران رمانتیک از مضامینی چون عشق، طبیعت، تنهایی، مرگ و ... در اشعارشان استفاده میکردند. آلفرد دو موسه یکی از آن شاعرانی بود که به هیجانات قلبی و عاطفی خود اهمیت داده و از این مضامین در اشعار خود بسیار استفاده کرده است. از آنجایی که نادرپور در رشته زبان و ادبیات فرانسه در کشور فرانسه تحصیل کرده، شاید بتوان گفت کمابیش با مکتب و آثار شاعران رمانتیسیسم در ارتباط بوده و از آنها بهره جسته است. در پژوهش حاضر، برآنیم تا بدانیم نادرپور از کدامیک از مولفههای رمانتیسیسم در سرودن اشعار خود بهره برده و الهام پذیرفته است؟ کدام شاعر رمانتیک اروپایی را منبع الهام خود میدانسته؟ در این مقاله اشعار نادرپور را با اشعار و به خصوص قطعات شبهای آلفرد دو موسه بر اساس مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی مقایسه میکنیم و الهامپذیری نادرپور را از مکتب رمانتیسیسم به روش تحلیل و آنالیز شعر و مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار میدهیم. نتیجه مقاله حاضر این است که هر دو شاعر در اشعار خود مولفههای مشترکی از مکتب رمانتیسیسم همچون تنهایی، عشق، طبیعت، مرگ و بیماری قرن را به کار بردهاند که با توجه به پیدایش رمانتیسیسم ابتدا در اروپا و سپس در ایران، تاثیرپذیری نادرپور از اشعار موسه مشهود است.
Iran faced an inclusive movement with the presence of Romanticism in Europe in late 18th century. In the meantime, literary works of romantic poets, such as Hugo, Lamartine and Musset hugely affected the works of poets like Forough Farrokhzad, Fereydoun Tavalloli and Nader Naderpour in Iran. Romantic poets benefitted from themes such as love, nature, solitude, death in their poems. Alfred de Musset was among the poets who paid close attention to his emotional excitements benefitting from such themes in his poems. Since Naderpour studied French literature in France, it could be said he had been in touch with the school and works of romantic poets and used them in his works. In this present study, we intend to determine whether Naderpour has inspired from the components of Romanticism in the compilation of his poems. Can that be said, he has inspired the works of one of Europe's most romantic poets, Alfred de Musset? This study aims at providing a comparison between Naderpour’s works with those of Alfred de Musset, especially his “Nights” pieces and the purpose of this research is to show Naderpour's inspiration from European Romanticism through the analysis of poetry and a comparative study. The result of the present article is that both poets in their poems have used common components of the school of Romanticism such as solitude, love, nature, death and disease of the century, which due to the emergence of Romanticism in Europe and Then in Iran, Naderpour is influenced by Musset's poems.
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضــر، برآنيم تا بدانيم نادرپور از کدام يک از مؤلفه هاي رمانتيسيسم در سرودن اشعار خود بهره برده و الهام پذيرفته است ؟ کدام شاعر رمانتيک اروپايي را منبع الهام خود مي دانسـته اسـت ؟ در اين مقاله ، اشعار نادرپور را با اشعار و به خصوص قطعات «شب ها»ي آلفرد دو موسه بر اساس مکتب فرانسـوي ادبيات تطبيقي مقايسـه ميکنيم و الهام پذيري نادرپور را از مکتب رمانتيسـيسم به روش تحليل و آناليز شـعر و مقايسه تطبيقي مورد بررسي قرار ميدهيم .
نتيجه ي مقاله ي حاضر، اين است که هر دو شاعر در اشعار خود، مؤلفه هاي مشــترکي از مکتب رمانتيســيســم همچون تنهايي، عشــق ، طبيعت ، مرگ و بيماري قرن را به کار برده اند که با توجه به پيدايش رمانتيسـيسـم ، ابتدا در اروپا و سـپس در ايران ، تأثيرپذيري نادرپور از اشـعار موسـه ، مشهود است .
از اين روي در اين پژوهش ميخواهيم بدانيم نادرپور از کدام يک از مؤلفه هاي رمانتيسـيسـم در سـرودن اشـعار خود بهره برده و الهام پذيرفته اسـت ؟ کدام شاعر رمانتيک اروپايي را منبع الهام خود ميدانسته است ؟ و چه شباهت هاي درون مايه اي ميان اشعار او و اشعار شاعر اروپايي پيرو مکتب رمانتيسيسم مورد بحث ، آلفرد دو موسه وجود دارد؟ ١-٣- پيشينه ي پژوهش مکتب رمانتيســيســم در اروپا و ايران ، جايگاه ويژه اي دارد.
ازجمله مقاله ي «بررسـي مقايسـه اي عنصـر تنهايي در اشـعار نيما يوشيج و آلفرد دو موسه ، شاعر رمانتيک فرانسوي» از دکتر خليل نعمت در سال ١٣٩١ که به بررسي تنهايي و نااميدي و به طور کلي درد و رنج قرن در اشـعار اين دو شـاعر ميپردازد؛ همچنين شـباهت هاي آن ها را به جهت هم صـحبتي با همزاد خيالي که همانا تنهايي اسـت ، نشـان ميدهد.