چکیده:
هدف از تحقیق حاضر تاثیر کربوهیدرات با نمایه گلیسمی متفاوت بر غلظت گلـوکز، لاکتـات و عملکـرد
ورزشی متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی در زنان فعال شهر کرج بود. آزمودنی های تحقیق شامل ١٠
ورزشکار زن رشته ایروبیک (با میـانگین سـن ٤.٠٦±٢٦.٩سـال ، وزن ٩.٤±٥٩.٩کیلـوگرم ، قـد ٦±١٦٦
سانتی متر) بودند که بصورت تصادفی با سابقه حـداقل ٢ سـال فعالیـت مسـتمر گـزینش شـدند. روش
تحقیق از نوع کاربردی و به صورت نیمه تجربی است ، در این مطالعه از عدس به عنوان کربوهیـدرات بـا
نمایه گلیسمی پایین و سیب زمینی به عنـوان کربوهیـدرات بـا نمایـه گلیسـمی بـالا اسـتفاده شـد و از
دستگاه گلوکومتر و لاکتومتر برای اندازه گیری میزان قند خـون و لاکتـات خـون آزمـودنی هـا اسـتفاده
گردید هم چنین آزمون به صورت ٧٥ دقیقـه فعالیـت بـا ٦٠% حـداکثر ضـربان قلـب بیشـینه بـر روی
دوچرخه کارسنج و بلافاصله تست دوچرخه ٧ کیلومتر با حداکثر توان تـا رسـیدن بـه سـطح وامانـدگی
انجام شد. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون های آمـاری (کولمـوگروف - اسـمیرنوف ، آنـالیز واریـانس
دوطرفه و آزمون تعقیبی (بونفری ) در سطح معنی داری کمتر از ٥% مورد تجزیه و تحلیل قـرار گرفتنـد.
نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین غلظت گلوکز، لاکتات و عملکـرد ورزشـی در گـروه دارونمـا و
مکمل (عدس ) وجود نداشت هم چنین بین غلظت گلوکز و لاکتـات در گـروه دارونمـا و مکمـل (سـیب
زمینی ) تفاوت معنی داری وجود نداشت اما در زمـان بدسـت آمـده طـی آزمـون ٧ کیلـومتر در نتیجـه
عملکرد ورزشی در دو گروه مصرف کننده مکمل (سـیب زمینـی ) و دارونمـا تفـاوت معنـی داری وجـود
داشت از سوی دیگر بین مصرف کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بـالا و پـایین بـر میـزان غلظـت گلـوکز،
لاکتات ، درک فشار و طی دوره بازگشت به حالت اولیه تفاوت معنی داری وجود نداشت امـا در عملکـرد
ورزشی بین دو گروه مصرف کننده کربوهیدرات با نمایه گلیسمی بالا و پایین تفاوت معنـی داری وجـود
داشت . به طور خلاصه با توجه به تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که مصرف کربوهیـدرات بـا
نمایه گلیسمی بالا بر بهبود عملکرد ورزشی و بطور مشخص تر در فعالیت هـای بـا شـدت بـالا (تـا حـد
واماندگی ) موثرتر از مصرف کربوهیدرات با نمایه گلیسمی پایین می باشد.
خلاصه ماشینی:
روش تحقيق از نوع کاربردي و به صورت نيمه تجربي است ، در اين مطالعه از عدس به عنوان کربوهيـدرات بـا نمايه گليسمي پايين و سيب زميني به عنـوان کربوهيـدرات بـا نمايـه گليسـمي بـالا اسـتفاده شـد و از دستگاه گلوکومتر و لاکتومتر براي اندازه گيري ميزان قند خـون و لاکتـات خـون آزمـودني هـا اسـتفاده گرديد هم چنين آزمون به صورت ٧٥ دقيقـه فعاليـت بـا ٦٠% حـداکثر ضـربان قلـب بيشـينه بـر روي دوچرخه کارسنج و بلافاصله تست دوچرخه ٧ کيلومتر با حداکثر توان تـا رسـيدن بـه سـطح وامانـدگي انجام شد.
Significant (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١: غلظت گلوکز در زمانهاي مختلف حين فعاليت در سه گروه شکل ٢: غلظت لاکتات در زمانهاي مختلف در سه گروه جدول (٢) آماره هاي توصيفي مربوط به متغير عملکرد ورزشي متغير زمان به دست آمده طي آزمون گروه ٧کيلومتر(دقيقه ) (Mean±SD) مکمل (عدسي ) 10/49±0/48 مکمل (پوره سيب زميني ) 10/20±0/73 دارونما 10/78±0/53 بحث و نتيجه گيري براساس نتايج حاصل از مطالعه ي حاضر تفاوت معني داري بين مصرف کربوهيدرات با نمايه گلسيمي پايين و بالا بر ميزان غلظت گلوکز خون در زمان هاي مختلف مشاهده نشد.
نعمتي و همکاران (١٣٨٠)، در تحقيق خود به دليل افزايش در ميزان اسيدلاکتيک در حين ورزش با مصرف کربوهيدرات با نمايه گلسيمي بالا و پايين هيچ اختلاف معني داري در عملکرد گروه هاي شرکت کننده مشاهده نکردند که با نتيجة تحقيق حاضر همخواني ندارد(٧).
نتيجه گيري کلي نتايج اين تحقيق نشان داد که تأثير مصرف کربوهيدرات با نمايه گليسمي پايين و بالا در مقايسه با دارونما بر ميزان گلوکز و لاکتات اختلاف معني داري وجود نداشت .