چکیده:
وصف عشق و شرح حالات و احوال عاشق و معشوق در ادبیّات جلوة خاص و گستردهای دارد.
بسامد بالای موضوعات دربارة عشق در فرهنگ و ادب ملل» گویای این ادعاست» در ادبیّات ایران
زمین نیز شرح و بیان عشق, چه در جلوههای گوناگون مجازی و چه در میراث عرفانی» در مرتبة
ملکوتی عشق انسان به خدا و عشق خدا به انسان از زیباترین و درخشانترین گوهرهای تفکر و
اندیشة بشری است. در این میان سبک هندی و بویژه اشعار نظیری نیشابوری به دلیل بهرهمندی
تومان از اوصاف و ویژگیهای مکتب وقوع و سبک هندی جایگاه ویژهای دارد. غزلهای نظیری
نیشابوری بیانگر حالات درونی اوست که از سوز دل عاشقش حکایت میکند و چنان لطیف و دل
نشین است که شنونده را هر چند بیذوق باشدء مفتون خویش میسازد. در این پژوهش» عشق و
احوال عاشق و معشوق مورد بررسی اجمالی قرار میگیرد» روش تحقیق توصیفی-- تحلیلی
میباشد و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که نظیری نیشابوری در توجه به عشق و اوصاف و
معشوق، به سنّت ادبی پیش از خود یعنی سبک عراقی و معشوق از جنب حقیقی توجّه داشه است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، عشق و احوال عاشق و معشوق مورد بررسی اجمالی قرار میگیرد، روش تحقیق توصیفی– تحلیلی میباشد و یافتههای تحقیق حاکی از آن است که نظیری نیشابوری در توجّه به عشق و اوصاف و معشوق، به سنّت ادبی پیش از خود یعنی سبک عراقی و معشوق از جنبۀ حقیقی توجّه داشته است.
از این رو ارتباط میان عاشق و معشوق چندان زنده و مستقیم نیست و مناظره و یا لحظات عاشقانه میان آن دو آنگونه که در سبک عراقی قابل مشاهده است ثبت نشده است، گرچه نظیری به پیروی از حافظ به صراحت اشاره کرده است: تا اقتدا به حافظ شیراز کردهایم گردید مقتدای دو عالم کلام ما (همان: 10) در غزلیّات نظیری، توصیفی از احوال عاشقی است، نه روایت بین عاشق و معشوق.
نظیری از معشوق دگر و رقیب کمتر سخن به میان میآورد، به تعبیری بر خلاف مکتب واسوخت «دیگری» در عشقش حضور ندارد، از معشوق سرخورده میشود اما او را به گرفتن یار دگر تهدید نمیکند و این یکی از نکات جالب توجّه در سبک شعری اوست که نه به مانند واسوخت است و نه ویژگیهای شعر سبک هندی را به طور کامل در خود منعکس میسازد « غزل تهدید و خشونت و نفرین» آنچنان که در مکتب وقوع هست در شعر نظیری و احوالات عاشق دیده نمیشود.