چکیده:
حق، ادعایی استحقاقی (غیر امتنانی) و بر منزلت و شرافت انسانی مبتنی است. این مفهوم همچون شمشیری در کف زنگی مست، مبنایی برای نوزایی دولت و یا نظم سنتی است. در این میان، الاهیات اعتزالی برخلاف رویکرد خوارجی و یا اشعری، در عین تلاطم و کشاکش، مفهومی از حق را داراست که کاتالیزوری برای محاق نظم سنتی دولت و پیشبرنده به سوی دولت مدرن خواهد بود. موضوع طرح شده، مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و رویکرد توصیفی- تحلیلی، به فهم شکل حق در رویکرد اعتزالی و تاثیر آن (آنچنانکه هست) بر تکوین دولت مدرن میپردازد. این معنا از حق بیآنکه دولت مدرن را ماهیتی ثانوی در نظر بیانگارد، زمینهای معرفتی برای تکوین دولت مدرن فراهم میسازد (بیآنکه منسلخ از عوامل عینی باشد). این معنا در کنار واگرایی اسلام از دولت مدرن در ابعاد سرزمینی، قدرتگرایی و نمودهایی چون رعیت، به تفکیک حوزه عمومی از خصوصی نظر داشته و به تکوین دولت مدرن، چه در عصر خود و چه پس از آن در نظریات نواعتزالی دامن میزند. این تحقیق، مبانی نظریه دولت مدرن را در مفهوم حق میداند که از حیث وقوعی با قبض و بسط همراه شده است.
Right is a meaningful, logical, and justifiable claim in the human realm, with the attribute of merit and the avoidance of the attribute of virtue, based on human dignity and honor. This concept, like a sword in the bottom of a drunken bell, is the basis for the rebirth of the state or the traditional order. In contrast, Etzali theology, contrary to the Kharijite or Ash'arite approach, while disturbing and struggling, has the concept of the right that the catalyst will be for the realization of the traditional order of the state and the advance towards the modern state. The proposed subject, without having a background and literature in pre-written writings, based on library studies and descriptive-analytical approach, to understand the form of right in the Etzali approach and its impact (as it is) on formation The modern State. This notion of Right, without regard to the modern state as a secondary and imposed nature, provides an epistemological basis for the formation of the modern state. This meaning, along with the divergence of Islam from the modern state in territorial dimensions, power-orientation and manifestations such as servitude, has considered the separation of the public sphere from the private sphere.
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق بدون وجود ادبيات موضوعي، پرسش و فرضيه اثباتي خود را با تمرکز بر الاهيات اعتزالي بر دريافت مفهوم حق و تاثير آن بر تکوين دولت مدرن در کشورهاي اسلامي سامان ميدهد.
زمينه هاي عيني تکوين دولت مدرن در جوامع اسلامي، از آن رو مهيا نبود که اين جامعه از ابتدا شاهد حضور قدرت متمرکز سياسي بود که مجالي براي رشد و آزادي در اختيار طبقات مستقل باقي نميگذاشت .
فقدان مجال براي آزادي طبقات مستقل زير پوشش مفهوم حق براي تحقق دولت مدرن ، از آن رو در کشورهاي اسلامي فراهم نبود که اولا اسلام مدعي ايجاد نظمي ديني در حوزه سياست بود و آن را در قالب نظام امت اسلامي پيش مينهاد.
پيمايش فهم اعتزالي از حق در اتم گزاره هاي ديني در مقابل فهم برخي مذاهب اسلامي همچون ظاهريـه ، اخباريه و حنابله معنا ميشود که بدون تفکيک «دولت مدرن » از «دولت تاريخي مدرن »، نگـاهي عمدتا سلبي به دولت مدرن داشته اند٤؛ گويي ميان نظم سلطاني سنتي با اسلام پيوند ناگسستني وجود دارد.
B. , Hallaq, The Impossible State: Islam, Politics, and Modernity’s Moral Predicament (New York City: Columbia University Press, 2013) p.
در اينجا گويا عقلي همچون عقل اروپايي مدنظر است که به تعبير جابري، عقل در اروپاي مدرن نه مضمون و محتوا، بلکه به مثابه ابزار يا فاعليت مطرح ميگردد که نه تنها نظم دهنده است بلکه اصول آن نيز نظم دارد (محمد عابد الجابري، جدال کلام ، عرفان و فلسفه در تمدن اسلامي (تهران : يادآوران ، ١٣٨٠) ص ٤١).
B. , The Impossible State: Islam, Politics, and Modernity’s Moral Predicament (New York City: Columbia University Press, 2013).