چکیده:
تحقیقاتی که تاکنون پیرامون ارتباط میان خواندن و نوشتن انجام گرفتهاند،نشان میدهند که هرچه زبانآموزان زبان خارجی را بیشتر بخوانند،آن را بهتر نیز خواهند نوشت.بسیاری از محققان معتقدند،مهارت نوشتن را باید یک«روند»دانست و نه یک«محصول نهایی». توجه به«روند نوشتن»،به جای توجه به«آنچه زبانآموزان مینویسند»،محققان آموزش زبان را بر آن داشته است،تحقیقات بسیاری در زمینهی ارتباط میان خواندن و نوشتن در زبان مادری و زبان دوم انجام دهند.برای مثال،شاینگ،با بهره جستن از مهارت خواندن،زبانآموزان را یاری میکرد تا بهتر بنویسند.در روش وی،متنهایی که برای خواندن به زبانآموزان ارائه میشد،نهتنها به لحاظ دانش زبانی،بلکه از نظر «نوع نوشتار»،«ساختار»و«مهارتهای نوشتن»نیز مورد تأکید و بررسی قرار میگرفتند.شاینگ بر این اعتقاد بود که با این روش زبانآموزان به درک چندگانهای از متنها دست مییابند که خود اساس توانایی«نوشتن با استفاده از تکنیکهای متفاوت»است.علاوه بر این،استفن کرشن نیز در نظریهی خود پیرامون رابطهی میان خواندن و نوشتن اظهار میدارد:«دانش انتزاعی که نویسنده دربارهی نوشتن دارد،در صورتی بهبود مییابد که نویسنده بسیار زیاد بخواند.» در این اقدامپژوهی کوشش شده است تا از طریق به کارگیری روشی معین در درس پاراگرافنویسی،این امر مورد آزمایش قرار گیرد.بدین منظور،تعدادی از دانشجویان رشتهی مترجمی زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی تهران،واحد جنوب،از طریق پیشآزمون انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند.در گروه کنترل،دانشجویان پس از یادگیری هر تکنیک یک پاراگراف مینوشتند.در گروه آزمایش، علاوه بر اعمال روش فوق،متنهای دیگری نیز در اختیار دانشجویان قرار میگرفت تا در کنار یادگیری تکنیکها با نمونههای بیشتری در استفاده از هر تکنیک آشنا شوند.برای جمعآوری اطلاعات،در پایان ترم از هر دو گروه پسآزمون یکسانی به عمل آمد.تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t انجام شد.نتایج این تحلیل بیانگر وجود ارتباط معنیدار میان خواندن و نوشتن است.به عبارت دیگر،دانشجویانی که در این راستا مطالعهی بیشتری دشاتند،در پسآزمون نتایج بهتری کسب کردند.
خلاصه ماشینی:
"برای جمعآوری اطلاعات،در پایان ترم از هر دو گروه پسآزمون یکسانی به عمل آمد.
نتایج این تحلیل بیانگر وجود ارتباط معنیدار میان خواندن و نوشتن است.
تحقیقاتی که تاکنون پیرامون ارتباط میان خواندن و نوشتن انجام گرفتهاند،نشان میدهند که هرچه زبانآموزان زبان خارجی را بیشتر
زمینهی ارتباط میان خواندن و نوشتن در زبان مادری و زبان دوم انجام دهند.
در روش وی،متنهایی که برای خواندن به زبانآموزان ارائه میشد،نهتنها به لحاظ دانش زبانی،بلکه از نظر
کرشن نیز در نظریهی خود پیرامون رابطهی میان خواندن و نوشتن اظهار میدارد:«دانش انتزاعی که نویسنده دربارهی نوشتن دارد،در صورتی
در این اقدامپژوهی کوشش شده است تا از طریق به کارگیری روشی معین در درس پاراگرافنویسی،این امر مورد آزمایش قرار گیرد.
در گروه کنترل،دانشجویان پس از یادگیری هر تکنیک یک پاراگراف مینوشتند.
علاوه بر اعمال روش فوق،متنهای دیگری نیز در اختیار دانشجویان قرار میگرفت تا در کنار یادگیری تکنیکها با نمونههای بیشتری در"