چکیده:
قیاسها به عنوان الگوهای معرفتشناختی همواره در استدلالهای متعددی کاربرد دارند. در این بخش از مقاله که دربارۀ شخصیت و عملکرد هیتلر بحث میکند، او را از ابتدا تا به قدرت رسیدن مورد بررسی قرار میدهد. اینکه هیتلر قبل از به قدرت رسیدن چه تفاوتی با بعد از به قدرت رسیدن داشت؟ او چگونه به یهودستیزی روی آورد؟ مفهوم هیتلر شدن از کجا شروع شد؟ قیاسهای که گذشتگان از هیتلر نسبت به اشخاص تاریخی میکردهاند و در روزنامهها و رسانههای جمعی منتشر میشد، اساس کار این مقاله است. بهدلیل حجم زیاد مقالۀ اصلی، ترجمۀ آن به دو قسمت تقسیم شده است.
Analogies as epistemological models are always used in many arguments. This section of the article, which discusses Hitler's character and performance, examines his from the beginning to his rise to power. What was the difference between Hitler before coming to power and after coming to power? How did he turn to anti-Semitism? Where did the concept of becoming Hitler begin? The analogy that Hitler's predecessors made about historical figures and published in newspapers and mass media is the basis of this article. Due to the large volume of the original article, its translation is divided into two parts.
خلاصه ماشینی:
همچنین با تأکید بر این نکته ادامه مییابد که امروزه برخی مفسران میگویند: آیا باید هیتلر را بهعنوان قیاسی تاریخی به کار برد؟ اين تئوری را در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ م.
در این فرآیند، آنها هیتلر را در جایگاه الگويِ جدید شرارت از نوع تمدن غربی شناسایی و به طنزی هژمونیک برای دورۀ بعدِ جنگ تبدیل کردند.
آنها با استناد به قانون گادوین (Godwin’s Law)، که ادعا میکند هرچه این بحث طولانیتر شود، احتمال ارجاع به هیتلر هم از سوی شرکتکنندگان بیشتر میشود، از مقایسۀ رویدادهای سیاسی کنونی با دوران نازی خودداری میکنند.
روزنامهنگاران در بریتانیا، آمریکا و آلمان تلاش کردند تا با نگریستن در تاریخ سیاسی اروپا و مقایسۀ روابط مستبدانی، مانند جورج بولانگر (Georges Boulanger) و ماکسیمیلیان روبسپیر (Maximilian Robespierre)، روند قدرتیافتن هیتلر را توضیح دهند.
نویسندگان، محققان، روزنامهنگارها و سایر مفسران در جهانِ انگلیسیزبان، آلمان و دیگر کشورها دستههای بزرگی از شخصیتهای تاریخی را برای مقایسه با هیتلر پیشنهاد کردند که عبارتاند از (۳۱): یکم، مستبدها و فاتحانِ باستانی، مانند فراعنۀ مصر، نبوکد نزار یا نصر دوم از بابل، هامانِ ایران، پادشاه سلوکی آنتیوخوس چهارم، پادشاه یهودا، ژولیوس سزار، امپراتور نرون، فیلیپ و پسرش اسکندر مقدونی.
روزنامۀ ستارۀ مینیاپولیس نوشت: «سابقۀ کشتار رهبر نازی در مقایسه با روبسپیر چندان چشمگیر نیست، اما اشاره کرد که با لحاظکردن کشتار پلیس مخفی هیتلر، ممکن است این عدد افزایش یابد.
در شعری از فیلیپ ام راسکین به نام یهودی برای هیتلر این حسِ امیدبخش گنجانده شده است: «هیتلر، ما از شما بیشتر عمر خواهیم کرد.