چکیده:
مقاله حاضر به بررسی مقولۀ «ضد-زبان» و تاثیر آن بر بازنویسی «پیشنویسهای هویتی» در عصر حاضر میپردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد شرقشناسانه و با بهرهگیری از نظریات منتقدانی نظیر بیل اشکرافت و میخائیل باختین و تمرکز بر موضوعاتی نظیر «دگرسانی زبانی»، چندصدایی وکارناوال درپی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه نویسندگان اقلیت با استفاده از فرایند «ضد-زبان» در آثار ادبی میکوشند گفتمان جغرافیای فرهنگی حاکم را که بازمانده دوران استعمار است بازنویسی کنند؟ بدین منظور کتاب پرفروش نقشۀ عشق(1999) نوشته اهداف سویف (Ahdaf Soueif)، نویسندۀ معاصر مصری-انگلیسی، بررسی میشود تا چگونگی تاثیر سبک زبانی را بر واشکنی پیشنویسهای هویتی و بازتعریف مقولههای هویت و جغرافیای فرهنگی برجسته کند. چنین استدلال میشود که از آنجایی که جغرافیای فرهنگی معاصر مبتنی بر اصل «اصالتگرایی» و تفکر دوقطبی دوران استعمار و خیالپردازیهای شرقشناسانه است، نویسندگان اقلیت میکوشند تا با بازیهای زبانی و استفاده از واژگان بومی در آثار خود ساختار دوقطبی «ما/آنها» و «خشونت شناختی» غرب علیه گروه اقلیت را به چالش کشیده و بستری نوین برای بازتعریف جغرافیای فرهنگی فراهم کند.
This article tries to discusse the notion of “anti-language” and its effects on identity scripts in prize-winning The Map of Love (1999), a novel by Egyptian-American bestselling writer, Ahdaf Soueif, through a cultural and post-colonial perspective. Deploying Bill Ashcroft’s and Mikhail Bakhtin’s views, the writer has tried to elaborate on how minority writers, like Egyptian-American Ahdaf Soueif, have used the “anti-language” technique and “wordplay” strategy to rewrite and redefine the cultural geography bequeathed from the colonial era. To this end, the notions of “language variance,” “polyphony,” and “carnival” have been discussed. It is argued that, since the current cultural geography has been formed based on an “essentialist” and binary style of thought which represents oriental fantasies, the minority writers have tried to redraw cultural maps and redefine the identity patterns not only through deconstruction of the hierarchies and “epistemic violence” of neo-imperial discourse but also through wordplays, neologisms, and back translation
خلاصه ماشینی:
نويسنده با استفاده از رويکرد شرق شناسانه و با بهره گيري از نظريات منتقداني نظير بيل اشکرافت و ميخائيل باختين و تمرکز بر موضوعاتي نظير «دگرساني زباني»، چندصدايي وکارناوال درپي پاسخ به اين پرسش بنيادي است که چگونه نويسندگان اقليت با استفاده از فرايند «ضد-زبان » در آثار ادبي ميکوشند گفتمان جغرافياي فرهنگي حاکم را که بازمانده دوران استعمار است بازنويسي کنند؟ بدين منظور کتاب پرفروش نقشۀ عشق (١٩٩٩) نوشته اهداف سويف (Ahdaf Soueif)، نويسندة معاصر مصري-انگليسي، بررسي ميشود تا چگونگي تاثير سبک زباني را بر واشکني پيش نويس هاي هويتي و بازتعريف مقوله هاي هويت و جغرافياي فرهنگي برجسته کند.
به علاوه از آنجايي که «زبان » و «هويت »، به گفتۀ اشکرافت و همکاران ، "مفاهيمي وابسته " هستند-- يعني، "هر فرد هماني است که صحبت ميکند" (٢٠٠٢: ٥٣)-- ماهيت «چندنگاره - اي» زبان اين دست از آثار ميتواند چالشي در برابر "اسطوره هويت ملي و فرهنگي خالص " __________________________________________________________________________ ١ Anita Mannur ٢ Palimpsestic ٣ Linguistic layering ٤ Pennycook Alastair (چه از نوع استعماري چه از نوع ناسيوناليسم بنيادگرايانه ) به شمار رود (همان : ٧٣) و نه تنها مقوله هاي «هويت جمعي »١ و «نسخ زندگي »٢ گفتمان استعماري را به چالش کشد، بلکه مفهوم هويت را به طور کلي از امري ثابت و «هستيشناسانه » به امري سيال و شناور تغيير دهد-- مقوله اي پويا که مستقل از «ديگري» نيست و در گفتگويي مداوم با گذشته و حال ناگزير از بازبيني خود است (سعيد، ١٩٧٨: ٣٥).