چکیده:
نقد فمنیستی رویکردی است که از اواخر قرن بیستم فعالیت خود را آغاز نمود تا به بررسی وضعیت زنان و تجربیات آنها در متون ادبی بپردازد. منتقدین این شیوه برای تحلیل متون ادبی از دو شیوهی نقد زنانه (زن به عنوان خالق اثر) و تحلیل نقشهای جنسیتی (جلوههای زن به عنوان شخصیت) استفاده میکنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از هر دو گرایش موجود در این رویکرد دو مجموعهی خونآشام استفنی مهیر و سیامک گلشیری بارویکرد زنانه مورد تحلیل قرارگیرد تا به این سؤال پاسخدادهشود که آیا دو اثر حاضر، تحت تأثیر گفتمان مردسالار قرار گرفتهاند؟ و آیا گلشیری که شخصیت خونآشام خود را از افسانههای غربی وام گرفتهاست و با ورود خونآشام به کوچههای تهران سعی نموده به آن رنگ بومی بدهد، مباحث فرهنگی و اجتماعی مانند نگاه به زن را در اثر خود بومی ساخته است وآیا شخصیتهای زن او متفاوت با شخصیتهای زن مهیر نمایان شدهاند یاخیر؟ مهیر اگرچه بهعنوان یک زن سعی کرده است زنهای داستان خود را شخصیتهایی قوی و مستقل ارائهنماید، امّا در بعضی از موارد نیز تحت تأثیر گفتمان مرد سالار قرارگرفتهاست. در خونآشام گلشیری نقشهای جنسیتی بیشتر از مهیر تکرار شدهاست و در برخی موارد گلشیری تحت تأثیر فرهنگ سنتی ایران در نقطهی مقابل مهیر عمل کرده است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار فیشبرداری صورت گرفته است.
Feminist criticism is the approach that began in the late twentieth century to examine the status of women and their experiences in literary texts. Critics of this approach apply two methods of woman criticism (A woman as an author) and, gender roles analysis (woman characters representations) to examine the literary texts.This study tried to analyze two vampire novels of Meyer and Golshiri, with a feminist approach by applying these methods, to answer the following questions: were the works influenced by patriarchal discourse? Borrowing his vampire characters from Western myths, did Golshiris domesticate his characters by letting them enter the streets of Tehran? Did he domesticate the cultural and social issues such as attitudes towards the woman in his work? Is there any difference between Golshiri`s woman characters Meyer`s.Meyer, as a woman writer, has tried to dramatize her women characters as strong and independent, she is influenced by male-dominated discourse in some cases. In the vampire of Golshiri, the gender roles are more frequent than Meyer's, and in some cases
خلاصه ماشینی:
در پژوهش حاضر سعي شده است با استفاده از هر دو گرايش موجـود در اين رويکرد دو مجموعه ي خون آشام استفني مه يـر و سـيامک گلشـيري بـارويکرد زنانـه مـورد تحليل قرارگيرد تا به اين سؤال پاسخ داده شود که آيا دو اثر حاضر، تحـت تـأثير گفتمـان مردسـالار قرار گرفته اند؟ و آيا گلشيري که شخصيت خون آشام خود را از افسانه هاي غربي وام گرفته اسـت و با ورود خون آشام به کوچه هاي تهران سعي نموده بـه آن رنـگ بـومي بدهـد، مباحـث فرهنگـي و اجتماعي مانند نگاه به زن را در اثر خود بومي ساخته است وآيا شخصـيت هـاي زن او متفـاوت بـا شخصيت هاي زن مه ير نمايان شده اند ياخير؟ مه ير اگرچه به عنوان يک زن سعي کرده است زن هاي داستان خود را شخصيت هايي قوي و مستقل ارائه نمايد، ام ا در بعضـي از مـوارد نيـز تحـت تـأثير گفتمان مرد سالار قرارگرفته است .
١-٢-بيان مسئله در تحقيق حاضر سعي شد مجموعه ي خون آشام استفني مه ير را با خون آشام گلشيري بـر اساس رويکرد زنانه مورد بررسي قراردهيم تا به اين سؤالات پاسخ دهيم که آيـا آثـار مـورد نظر به تقويت ايدئولوژي مردسالاري ميپردازند؟ زنان در اين آثار چگونه ترسيم ميشـوند؟ بررسي سبک نگارش نويسنده چه کمکي به تشريح شکلي از نگارش زنانـه مـيکنـد؟ آيـا همان گونه که خون آشام ها از افسانه هاي اروپايي به داستان گلشيري واردشده اند، عنصر نوع نگاه به زن نيز از فرهنگ اروپايي به داستان وي انتقال يافته است ؟ تحقيق حاضر بـا اسـتفاده از روش توصيفي- تحليلي و با ابزار فيش برداري صورت گرفته است .